به گزارش پیام خبر، اگر چه «آبش خاتون» یک چهره تاریخی اثر گذار در شهر شیراز است اما مردم کمتر از این شخصیت تاریخی اطلاعات کافی دارند. شخصیتی که نام وی بر میدانی از شهر نیز گذشاته شده که به نام «فلکه خاتون» شناخته می شود. دلیل نامگذاری این میدان وجود آرامگاه آبش خاتون است، وی تنها فرمانروای زن استان فارس بوده که در سال ۶۶۲ قمری بر این ایالت حکمرانی می کرد و آرامگاه او در جنوب شرقی شهر شیراز، نزدیک میدان دفاع مقدس و در نزدیکی دروازه قصابخانه و جنب آتش نشانی قرار دارد و امروزه تنها قسمتی از بنای نیمه ویران «آبش خاتون» وجود دارد، اما روزگاری بنای مجلل و زیبا بوده است. ملکه آبش خاتون آخرین پادشاه اتابکان فارس بود، او دختر اتابک سعدبن ابوبکر بن سعد زنگی و ترکان خاتون، ملکه ایران در قرن هفتم قمری بود و تنها فرمانروای زن استان فارس است که از سوی ایلخان مغول، اتابک شیراز بوده است و به نامش سکه ضرب کردند. آبش خاتون همسر منگو تیمور پسر یازدهم هلاکو بوده و مدت ۲۲ سال پادشاهی کرده است و زندگی شاهانه خود را در شهرهای شیراز و تبریز گذراند. پس از این که آبش خاتون در سال ۶۸۵ هجری قمری، بر اثر بیماری در تبریز درگذشت، جسد وی را در شهر تبریز به خاک سپردند اما پس از مدتی، دخترش کردوجین، جنازه وی را از تبریز به شیراز آورد و در رباط اَبش به خاک سپرد و بر اساس مستندات موجود، او در زمان حکمرانی خود فعالیت های زیادی برای پیشرفت شهر انجام داده است. آبش خاتون به محض استقرار در شیراز خواجه نظامالدین را به وزارت برمی گزیند و زمینه آرامش و رفاه مردم را فراهم کرد، آبش خاتون در زمان حکومتش خدمات ارزنده ای به مردم شیراز ارائه داد و به همین دلیل نزد مردم استان فارس و شهر شیراز بسیار قابل احترام بوده است.وی در زمان حکومتش با استفاده از روابطی که داشت، توانست شیراز را از حمله مغول در امان نگه دارد و آبادانی این شهر توانست بسیاری از هنرمندان را به شیراز جلب کند که بعدها تشکیل و رونق مکتب شیراز، رهاورد همین مهاجرت ها شد. اما طی سال های متمادی آرامگاه آبش خاتون که در جوار میدان خاتون در کوچه پس کوچه های کم عرض و باریک این منطقه واقع شده بود، چندان مورد استقبال و بازدید گردشگران قرار نداشت و به صورت طبیعی نیز مردم اطلاعات مطلوبی از این دوره تاریخی و حتی شخص آبش خاتون نداشتند. آزادسازی اطراف آرامگاه و ایجاد پارک و فضای سبز در این محدوده باعث شد که نه تنها آبش خاتون از انزوای سال های گذشته خود بیرون بیاید بلکه توانست آرامگاه را به یکی از قطب های جدید گردشگری شیراز تبدیل کند. آبش خاتون به لحاظ دوره تاریخی یک دوره بسیار درخشان و تنها یادگار دوره درخشان هنر شیراز است، دورهای که موجب پیدایش مکتب شیراز می شود. دلیل این امر نیز چنین است که آبش توانست از حمله مغولها جلوگیری کند و فارس به خاطر ابتکار عمل آبش خاتون، از وحشیگریها و غارت مغولها در امان ماند و در شرایطی که شهرهای بزرگ ایران به ویرانه تبدیل شده بودند، هنرمندان به شیراز که همچنان آباد بود، مهاجرت کردند و این امر سبب احیای انواع هنرها، به خصوص نگارگری در شیراز شد و دوره حکومت این زن، تنها دوره ایست که حکومت در اختیار پادشاهی یک زن بوده است. متاسفانه مقبره آبش خاتون طی این سال ها مغفول مانده و مرمت و بازسازی آن و رسیدگی به محیط پیرامون مقبره شاید بتواند رونقی به این محل بدهد. آرامگاه اَبش خاتون که به نام رباط اَبش نیز شهرت داشته، بنایی سه طبقه بوده است که گنبدی روی آن وجود داشته اما بعدها این گنبد و قسمتی از طبقه سوم مقبره فرو ریخت که بنا به مصلحت، برای حفظ بقیه این ساختمان، طبقه سوم، کلا تخریب شد و بنای فعلی به شکل یک مکعب درآمده است که هر ضلع آن حدود 16 متر و ارتفاعی در حدود ۱۰ متر دارد. اطراف مقبره با کاشیهای معرق نفیسی تزیین شده بود که هم اینک بخش زیادی از آن کاشیها از بین رفته و فقط کاشیهای یک جبهه آن که در پشت آن آتش نشانی بود، باقی مانده است و قسمتهایی از کاشیکاری های داخل بنا در موزه پارس نگهداری میشود. در بالای بنا کتیبههایی مشتمل بر آیات قرآنی به خط ثلث و روی کاشی نصب شده است و مقبره اَبش خاتون در دی سال ۱۳۱۰ توسط وزارت فرهنگ و هنر با شماره ۷۶ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.