پیام خبر:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
1-نبی اکرم صلی علی الله علیه وآله
خداوند متعال برای برادرم، علی بن ابی طالب، فضائلی قرار داده که جز خدا نمیتواند آنها را شمارش کند؛
هرکس یکی از فضائل او را در جایی بنویسد، تا زمانی که نشانهای از آن نوشته به جا بماند، ملائکه برایش استغفار می کنند؛
هر کس به فضیلتی از فضائل علی گوش دهد، خداوند گناهانی را که او با گوش خود مرتکب شده، میبخشد؛
و هر کس به نوشتهای بنگرد که فضائل علی در او نوشته شده است،خداوند گناهانی را که بیننده آن فضیلت با چشمانش مرتکب شده میبخشد.
بحار؛ ج۳۸،ص۱۹۶
۲-فاطمه بنت اسد سلام الله علیها مى گوید: چندین ماه که از حمل من مى گذشت، وقتى نزدیک بدنیا آمدن على علیه السلام شدم از کنار هر سنگ و کلوخ و درختى که عبور مى کردم مى شنیدم که به من مى گفتند:
﴿هَنیئالَک یافاطِمه، بِما خصک الله مِنَ الفَضلِ وَالکرامَة بِحَملک بِالاِمامِ الکَریم﴾
اى فاطمه گوارایت باد، آنچه از فضل و کرامت، که خدایت بدان اختصاص داده، بخاطر آنکه تو حامل امام کریم هستى.
على علیه السلام، ولیدالکعبه، ص۳۰
3-پیامبراکرم صلی الله علیه وآله به امیرمؤمنان(علیه السلام) فرمود:
علیجان؛ خداوند تبارک و تعالى به من فرمود: اى محمد؛ على را با همه انبیاء به طور پنهانى و با تو به طور علنى و آشکار همراه نمودم.
انوار النعمانیة جلد۱، صفحه ۳۰
4- امام صادق علیه السلام در مورد قامت و زیبایی امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند:
قامتی میانه، چشمانی دُرشت و در غایت سیاهی، صورتی چون بدر تمام ماه، بدنی تنومند،
بین دو شانهٔ مبارک فراخ و استخوانهای شانه قوی، عضلات ساعد و بازوی شریف قوی و درهم پیچیده، کف دستها محکم و کمی خشن، گردن مبارک چون شمش نقره سفید، بلند پیشانی، محاسن پرپشت، رنگ محاسن و موی سر مبارک سفید «زیرا بعد از شهادت حضرتزهرا سلاماللهعلیها خضاب نمیکردند»، رنگ رخسار سفید آمیخته به سرخی، ساق پاهای استوار و محکم، شکم مبارک بسیار کوچک
چنانچه رسولخدا صلیاللهعلیهوآله وسلم حضرتصادق صلواتاللهعلیه فرمودند:
مَثل عَلی و مَهدی، چونان صالح است که شکمش از زهد به پشت چسبیده بود.
استخوانهای محکم و درشت، بدن شریف سپید و نورانی، شجاع و چونان شیر بیشه و مهربان و لطیف و پیوسته با تبسم.
پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمودند:
هر که میخواهد جمال و زیبایی یوسف، سخاوت ابراهیم، شکوه سلیمان و قدرت داوود را بنگرد به «علی» نظر کند
جدم عبدمناف قمربطحاء بود و علی از او و یوسف و تمام زیبا رویان زیباتر است.
و فرمود: پس هر که میخواهد خدا را ببیند، نظر کند بر وجه علی بن ابیطالب.
بحارالانوار، مجلسی، مدینةالمعاجز، بحرانی امالی صدوق، شمائل امیرالمومنین صلواتاللهعلیه، ینابیع الموده،مناقب، مشارقالانوار الیقین.
۵-امام صادق علیه السلام فرمودند:
همانا امیرالمؤمنین سلام اللّه علیه در یک آن و لحظه هجده هزار عالم را سیر می کند در حالی که از جایش برنخواسته بنابراین سیر او در آن عوالم در حالی است که در جای خود نشسته است.
طوالع الانوار ۱/۲۲۳
6-سعد بن ابی وقاص می گوید:
روز جمعه ای با رسول خدا صلی الله علیه و آله نماز صبح را به جماعت خواندیم. آن گاه پیامبر رو به ما کرد و بر خداوند متعال درود فرستاد و فرمود:
روز قیامت من می آیم در حالی که علی بن ابیطالب علیه السلام پیش روی من است و به دستش لوای حمد دارد. لوای حمد دو تکه است، تکه ای از سُندس (حریر و دیبا) و تکهای از استبرق (حریر زربفت)
در این هنگام مردی بادیه نشین با شتاب به طرف رسول خدا صلی اللّه علیه وآله رفت و گفت: در باره علی بن ابی طالب چه می گویی، زیرا درباره او اختلاف فراوانی وجود دارد.
رسول خدا لبخندی زد و فرمود:« ای اعرابی، چرا درباره علی اختلاف فراوانی وجود دارد؟ علی رابطه اش با من مانند سرم برای بدنم است و مانند دکمه برای لباسم. » (رسول خدا صلی اللّه علیه وآله میخواهد بگوید همان گونه که بدن بدون سر حیاتی ندارد و لباس بدون دکمه کاربردی ندارد، پیامبر منهای علی برای هیچ کس فایده ندارد؛ باید در کنار رسول خدا، علی را پذیرفت و به او مؤمن بود).
آن عرب بادیه نشین با خشم به پیامبر گفت: ای محمد، من نیرو و قدرتم از علی بیشتر است. آیا علی می تواند لوای حمد را حمل کند؟
پیامبر فرمود: آرام بگیر، اعرابی! همانا خداوند روز قیامت به علی ویژگی های گوناگونی عنایت می کند: به او زیبایی یوسف می دهد و زهد یحیی و صبر ایوب و بخشش آدم و نیروی جبرئیل. لوای حمد به دست اوست، همه مردم در زیر این لواء هستند و گرداگرد او را امامان و تلاوت کنندگان قرآن و اذان گویان گرفته اند. و آنها کسانی هستند که در قبرها به بدنهایشان کرم نمیافتد.
بحارالانوار، ج ۳۹، ص ۲۱۶، حدیث ۸ ، تفسیر فرات کوفی
7-پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
خداوند پیش از آن که آدم را بیافریند، من و علی و فاطمه و حسن و حسین را آفرید، در آن هنگام نه آسمانی بنا شده بود و نه زمینی گسترده شده بود و نه نوری بود و نه تاریکی و نه خورشیدی و نه ماهی و نه بهشتی و نه جهنمی.
عباس عرض کرد: پس آغاز آفرینش شما چگونه بود ای رسول خدا؟
فرمود: ای عمو! وقتی خداوند خواست ما را بیافریند، کلمه ای سخن گفت و از آن نوری آفرید، سپس کلمه دیگری گفت و از آن روحی آفرید، سپس آن نور را با آن روح درآمیخت و مرا و علی و فاطمه و حسن و حسین را آفرید، ما در آن هنگام که هیچ تسبیحی گفته نمی شد، او را تسبیح میگفتیم و در آن هنگام که هیچ تقدیسی نمی شد، او را تقدیس میکردیم، وقتی خداوند متعال خواست خلق خود را بسازد، نور مرا شکافت و از آن عرش را آفرید، پس عرش از نور من است و نور من از نور خداوند است و نور من از عرش برتر است، سپس نور برادرم علی را شکافت و فرشتگان را از آن آفرید، پس فرشتگان از نور علی اند و نور علی از نور خداوند است و علی از فرشتگان برتر است، سپس نور دخترم را شکافت و آسمانها و زمین را از آن آفرید، پس آسمانها و زمین از نور دخترم فاطمه اند و نور دخترم فاطمه از نور خداوند است و دخترم فاطمه از آسمانها و زمین برتر است، سپس نور فرزندم حسن را شکافت و از آن خورشید و ماه را آفرید، پس خورشید و ماه از نور فرزندم حسن اند و نور حسن از نور خداست و حسن برتر از خورشید و ماه است، سپس نور فرزندم حسین را شکافت و از آن بهشت و پریان سیاه چشم را آفرید، پس بهشت و پریان سیاه چشم از نور فرزندم حسین اند و نور فرزندم حسین از نور خداوند است و فرزندم حسین برتر از بهشت و پریان سیاه چشم است.
نسخه خطی کنز جامع الفوائد، بحارالانوار،ج۱۵،ص۱۷،ح۱۱
۸-خلقت مولانا امیرالمومنین صلی الله علیه و اله به چهل هزار سال قبل از خلقت آدم:
محمد بن العباس به سند خود از ابن عباس روایت کرده است که گفت:
روزی در خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم بودیم، حضرت امیر المؤمنین علیه السلام پیدا شدند، چون آن حضرت صلوات الله علیه و اله را نظر بر او افتاد تبسم نمود فرمود:
مرحبا به آن کسی که خدا او را پیش از آدم خلق کرده است به چهل هزار سال، گفتم: یا رسول الله میتواند بود که فرزند پیش از پدر مخلوق شود؟!
فرمود: بلی، حق تعالی خلق کرد نور مرا و علی صلی الله علیهما و الهما را پیش از آنکه آدم را خلق کند به این مدت، پس آن را به دو نیم کرد، از نصف آن مرا آفرید و از نصفی علی صلوات الله علیه را آفرید پیش از آنکه اشیاء دیگر را بیافریند، و آنها را از نور من و نور علی صلی الله علیهما و الهما منور گردانید، پس ما را در جانب راست عرش خود جا داد، بعد از ما ملائکه را آفرید.
چون ما تسبیح و تهلیل و تحمید حق تعالی کردیم، ملائکه از ما آموختند تسبیح و تکبیر و تهلیل حق تعالی را، پس حق تعالی چنین مقرر فرمود که دوست من و علی علیهما و الهما السلام داخل جهنم نشود و دشمن من و علی علیهما الهما السلام داخل بهشت نشود،
به درستی که حق تعالی ملکی چند آفریده است که در دست ایشان ابریقهاست از نقره بهشت، و آن ابریقها را پر کردهاند از آب حیات که چشمهای است از جنة الفردوس.
چون اراده مینماید پدر یکی از شیعیان مولانا علی علیه السلام که با مادر او مقاربت نماید در وقتی که حق تعالی میخواهد که نطفه او منعقد شود، یکی از آن ملائکه میآید و از آن آب بهشت قدری میریزد در آبی که او در آن وقت میآشامد و آن آب با نطفه او مخلوط میگردد، پس به این سبب به هم میرسد در دل او محبت من و علی و فاطمه و حسن و حسین و نه امام از فرزندان حسین علیهم السلام.
پس حضرت صلوات الله علیه و اله فرمود که: شکر میکنم خداوندی را که محبت علی صلوات الله علیه و اله و ایمان به او را سبب دخول بهشت و نجات از جهنم گردانیده است.
جلاالعیون، ص۲۹۱
9-اصل دین یعنی امیرالمومنین علی علیه السلام:
قال رسول الله صلی الله علیه و آله: یَا عَلِیُّ اَنْتَ اصْلُ الدِّینِ وَ مَنَارُ الْاِیمَانِ وَ غَایَةُ الْهُدَى وَ قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ اَشْهَدُ لَکَ بِذَلِکَ
رسول خدا صلی الله علیه و آله: یاعلی! تو اصل و ریشه دین و مناره ایمان و هدف هدایت و پیشوای روسفیدان هستی و من برای تو بر این مطلب گواهی می دهم.
تفسیر فرات الکوفی/ج۱/ص۲۰۶، بصائر الدرجات/ص۳۱ ، البرهان فی تفسیر القرآن/ج۳/ص۲۳۰
10-رسول خدا صلی الله علیه و آله به حضرت على بن ابی طالب علیه السلام فرمودند:
ای ابوالحسن، اگر ایمان و اعمال خلایق را در یک کفه ترازو نهند و عمل تو را در جنگ احد در کفه دیگر، عمل تو از عمل همه خلایق سنگین تر است.
خدای متعال در روز جنگ احد، به تو بر فرشتگان مقرب مباهات کرد و حجاب ها را از آسمان های هفت گانه برداشت و بهشت و آنچه در آن هست، سوی تو اشراف یافت و پروردگار جهانیان به فعل تو مسرور شد.
خدای متعال به خاطر آن روز، تو را پاداشی می دهد که هر پیامبر و رسول یا هر صدیق و شهیدی به آن غبطه می خورد.
مائة منقبة ص ۷۹_۸۰ منقبت ۴۷
11-احنف بن قیس مى گوید:
روزى بـه دربار معاویه رفتم ، وقت نهار آن قدر طعام گرم ، سرد، ترش و شیرین پیش من آوردند که تعجّب کردم .آنگاه طعام دیگرى آوردند که آنرا نشناختم پرسیدم : این چه طعامى است ؟معاویه جواب داد
ایـن طـعـام از روده هـاى مـرغـابى تهیّه شده آنرا با مغز گوسفند آمیخته و با روغن پسته سرخ کرده و شکر نِیشکر در آن ریخته اند احنف بن قیس مى گوید:در اینجا بى اختیار گریه ام گرفت و گریستم…
معاویه با شگفتى پرسید: علّت گریه ات چیست ؟
گفتم : به یاد على بن ابیطالب علیه السّلام افتادم ، روزى در خانه او بودم ، وقت طعام رسید
فرمود : میهمان من باش
آنگاه سفره اى مُهر و مُوم شده آوردند.گفتم : در این سفره چیست ؟فرمود: آرد جو (سویق شعیر )گفتم : آیا مى ترسید از آن بردارند یانمى خواهید کسى از آن بخورد فـرمـود: نـه ، هـیـچ کدام از اینها نیست ، بلکه مى ترسم حسن وحسین علیهماالسلام بر آن روغنی بریزند…
گفتم : یا امیرالمؤمنین مگر این کار حرام است امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود:
نه ، بلکه بر امامان حق لازم است در طعام مانند مردمان عاجز و ضعیف باشند تا فقر باعث طغیان فقرا نگردد… هـر وقـت فـقـر بـه آنـها فشار آورد بگویند: بر ما چه باک ، سفره امیرالمؤ منین نیز مانند ماست.
مـعـاویـه گـفـت : اى احـنـف مـردى را یـاد کـردى کـه فضـیـلت او قابل انکار نیست.
اصل الشّیعه و اصُولُها ص ۶۵
۱۲-ابن شهر آشوب در ثاقب از کتاب علوی بصری روایت کرده که روزی جماعتی از یمن نزد پیامبر آ صلی اللّه علیه وآله مده و عرض کردند: اگر شما پیامبر خدا هستید، به وصی خود بگوئید همان گونه که در کتاب سام بن نوح وصی پیامبر ما آمده است ، او را زنده کند.
پیامبر صلی اللّه علیه وآله فرمود: به اذن خدا انشاءالله انجام خواهد داد.
و به امیرالمومنین علیه السلام فرمود که همراه آنان به محراب رود و پایش را بر زمین بزند.
امیرالمومنین علیه السلام با آن جماعت همراه با کتابهایشان به محراب رفته و دو رکعت نماز خواندند و سپس بلند شده و پای مبارک را بر زمین زدند.
آنگاه جماعت حاظر کتابهایشان را باز کرده و تمام آنچه را که به چشم دیده بودند، در کتابشان دیدند و به سام بن نوح عرض کردند که یک سوره از کتابمان را بخوان و او خواند و با امیرالمومنین علیه السّلام خداحافظی کرده و به جای قبلی خود برگشت و زمین هم به حالت اول برگشت.
پس آن جماعت یک صدا گفتند: دین خدا اسلام است و به پیامبر صلی اللّه علیه وآله و امیرالمومنین علیه السّلام ایمان آوردند و خداوند متعال به خاطر همین آیات ۹ و ۱۰ سوره شوری را نازل کرد.
مدینه المعاجز هاشم بن سلیمان بحرینی ص ۹۶
13-امام صادق (علیه السلام ) مى فرماید:
هنگامى که على علیه السّلام از جنگ صفین بر مى گشت، در ساحل فرات ایستاد و فرمود: اى وادى، من کیستم؟ رود مضطرب شد و امواج به هم خوردند و مردم نگاه مى کردند که صدایى از فرات برخاست و گفت: اشهد ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله و ان علیا امیرالمومنین حجة الله على خلقه.
امام صادق علیه السّلام فرماید: وقتى که على علیه السّلام از صفین بر مى گشت بر ساحل فرات ایستاد و با چوب دستى خود بر آب زد و فرمود: جارى شو. پس دوازده چشمه جارى شد و مردم نگاه مى کردند. سپس با زبانى سخن گفت که مردم نفهمیدند.
آن گاه مارها سرشان را از رودخانه بیرون آوردند و لااله الاالله و تکبیر گفتند و بعد از آن گفتند: السلام علیک یا حجة الله فى ارضه و یا عین الله فى عباده. قوم تو در صفین، تو را خوار کردند چنانچه قوم یهود، هارون بن عمران را!
حضرت به مردم فرمود: آیا شنیدید؟ گفتند: بلى. پس فرمود: این معجزه من براى شماست و شما را بر آن شاهد مى گیرم.
اثبات الهداة: ج ۴ ص ۴۵۰ و ۴۵۱
14-حسین بن علی علیه السلام فرمود: روزی امیرالمؤمنین علیه السلام در زمین بی آب و علفی، کبکی را مشاهده فرمود. به او فرمود: ای کبک! از چه زمانی در این بیابان هستی و از کجا غذا و آب می آوری؟ پاسخ داد: ای امیرالمؤمنین! من از صد سال پیش در این بیابان هستم. هرگاه گرسنه می شوم، بر شما صلوات می فرستم و سیر می شوم، و هرگاه تشنه شدم، بر کسانی که به شما ستم کردند، لعنت می کنم و سیراب می گردم.
(الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۵۶۱)
۱۵-حوض النبی ؛ آبی که تحت عرش الهی جاری است
در عالم قیامت، کسانی که اهل بهشت هستند، به دستِ ولایت، از آب حوضِ مطهّر مینوشند و مورد شفاعت واقع میگردند.
بهشتیان باید از آن بنوشند تا لیاقت بهشت را پیدا کنند و هر کس از آن، جرعهای بیاشامد، انسان کامل میگردد؛ و از جمله «کلمة الله» در آیه فَتَلَقّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ … که منـظور، انـوار عتـرت طاهره است.
ابن عباس از پیامبر اکرم از کلماتی که آنها را آدم از پروردگار آموخت و در نتیجه پروردگار توبه او را پذیرفت، پرسیدم. آن حضرت فرمودند: آن کلمات محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین بودند که چون آدم نام آنان را بر زبان آورد، خداوند توبه او را پذیرفت
همچنین حضرتعلے علیه السلام نخستین کسے است که کنار حوض به حضور پیامبر صلوات الله علیه میرسد و مانع آمدن منافقان به کنار حوض میشود.
من لا یحضره الفقیه،ج ۱،ص ۲۰۶، المستدرڪعلی الصحیحین ج۳، بحارالانوار جلد ٨، الخصال ج ١ ص٢٧٠.
16-در راه جنگ نهروان لشکر امیرالمومنین از دیرى مى گذشتند. پیر ترسا (راهب مسیحى) بر بالاى دیر بود. نعره زد که اى لشکر، پیشواى خود را بگویید نزدم آید. به امام این خبر را رساندند. امام به طرف راهب آمد و وقتى نزدیک شد، راهب عرض کرد: اى سرور لشکر، کجا مى روى؟
امام فرمود: به جنگ دشمنان دین. عرض کرد: در همین جا توقف کن و لشکر خود را بفرما که متوجه جنگ مخالفان نشوند که ستاره مسلمانان به خوشبختى نیست و این ساعت طالع ندارد؛ چند روز صبر کنید تا کوکب سعد شود، آن وقت حرکت کنید که پیروز خواهید شد.
امام فرمود: تو دعوى علم آسمانى مى کنى، مرا از سیر فلان ستاره خبر ده؟ عرض کرد: اسمش را نشنیدم؟ امام سوال از ستاره دیگرى کردند، باز ندانست. امام فرمود: تو از آسمان ها علم ندارى، از احوال زمین مى پرسم. آن جا که ایستاده اى، مى دانى در زیر پاى تو چه چیزى مدفون است؟
عرض کرد: نمى دانم. فرمود: ظروفى است؛ و فلان عدد دینارهاى سکه دار و نقش دار در آن مى باشد. عرض کرد: از کجا مى فرمایى؟ فرمود: رسول خدا صلی اللّه علیه وآله مرا خبر داده است. حتى فرموده: تو با این قوم نهروانیان مى جنگى و از لشکر تو ده نفر کشته و از لشکر دشمن، کمتر از ده نفر فرار کنند.
راهب، متحیر شد و تعجب کرد. امام فرمود: زیر قدم او را حفر کنید. پس از کندن آن، ظروف و دینارها که نشانى هایش را امام فرموده بود، یافتند. پس از مشاهده صدق کلام امام، راهب به دست و پاى حضرت افتاد و مسلمان شد و سپس حضرت متوجه نهروان گردید.
تحفة المجالس: ص ۱۶۳٫
17-سوره نساء آیه ١٧٠: یَا اَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَکُمُ الرَّسُولُ بِالْحَقِّ مِنْ رَبِّکُمْ فَآمِنُوا خَیْرًا لَکُمْ ۚ
امام محمد باقر علیه السلام:
ای مردم پیامبر صلی اللّه علیه وآله ، بر مبنای حق، در قضیّهی ولایت علی علیه السلام آن امر را از ناحیهی خدا برای شما آورده است، به آن ایمان بیاورید که برای شما بهتر است امّا اگر به ولایت علی علیه السلام کفر بورزید، بدانید که آسمانها و زمین به دست قدرت خداست.
تفسیراهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۵۳۲/الکافی ج۱، ص۴۲۴/ بحارالانوار ج۲۴، ص۲۲۴/ تاویل الآیات الظاهرهًْ، ص۱۴۹
18–حضرت امام هادی علیهالسلام در زیارت غدیریّه:
یَا اَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ اَنَّ الشَّاکَّ فِیکَ مَا آمَنَ بِالرَّسُولِ الْاَمِینِ وَ اَنَّ الْعَادِلَ بِکَ غَیْرَکَ عَانِدٌ [عَادِلٌ] عَنِ الدِّینِ الْقَوِیمِ الَّذِی ارْتَضَاهُ لَنَا رَبُّ الْعَالَمِینَ وَ اَکْمَلَهُ بِوِلایَتِکَ یَوْمَ الْغَدِیرِ
ای امیر مؤمنان! شهادت میدهم که شککننده دربارۀ شما به رسول امین ایمان نیاورده است؛
و رویگردان ازولایت شما به ولایت دیگران، معاندانه رویگردان از دین است، همان دین میانهای که پروردگار جهانیان برای ما پسندیده و آن را در روز غدیر به ولایت شما کامل نموده است.
بحارالانوار، ج۹۷، ص۳۶۱
19-حضرت صادق علیه السلام از پدران گرامیش علیهم السلام از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل می کنند که رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: ای علی! همانا ولایت و دوستی با تو، جز با برائت از دشمنانت و برائت از دشمنان امامان از فرزندانت، پذیرفته نمی شود.
کنز الفوائد، ج۲، ص۱۲
20-رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: جبرئیل علیه السلام به من خبر داد که: مَثل محبّت علیّ بن ابیطالب علیه السلام میان مردم، همچون سوره توحید در قرآن است. هرکس یک بار سوره توحید را بخواند، پاداش قرائت یک سوم قرآن را خواهد داشت و هرکس دو بار این سوره را بخواند، پاداش قرائت دو سوم قرآن، و هرکس سه بار این سوره را بخواند، پاداش کسی را خواهد داشت که همه قرآن را قرائت کرده است. حال محبّت علیّ بن ابیطالب علیه السلام این گونه است که اگر کسی او را به زبانش دوست داشته باشد، پاداش یک سوم امّت تو را خواهد داشت، و اگر کسی او را به زبان و قلبش دوست داشته باشد، پاداش دو سوم امّت تو را خواهد داشت، و اگر کسی او را به زبان و قلب و عملش دوست داشته باشد، پاداش همه امت تو را خواهد داشت.
الفضائل (لابن شاذان القمی)، ص۱۱۲- ۱۱۳،
اعلام الدین فی صفات المؤمنین، ص۱۳۶٫
۲۱-جابر بن عبدالله انصاری از ابوذر نقل می کند که گفت: نزد رسول خدا صلّی الله علیه و آله در مسجد نشسته بودیم که علیّ علیه السلام وارد شد. پس آن حضرت فرمود: ای اباذرّ! آیا علی را دوست داری؟ عرض کردم: ای رسول خدا! به خدا قسم آری. هم او را دوست دارم و هم کسی که او را دوست داشته باشد. پس فرمود: ای اباذر! علی را دوست داشته باش و نیز کسی را دوست داشته باش که او را دوست دارد. … ای اباذر! علی علیه السلام را با اخلاص دوست داشته باش، زیرا کسی که علی علیه السلام را با اخلاص دوست داشته باشد، از خداوند متعال چیزی را درخواست نمی کند، مگر آن که به او عطا می کند و خداوند را نمی خواند، مگر آن که خداوند به او لبّیک می گوید.
22-رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود:
اَلَا وَ مَنْ اَحَبَّ عَلِیّاً لَا یُنْشَرُ لَهُ دِیوَانٌ وَ لَا یُنْصَبُ لَهُ مِیزَانٌ وَ قِیلَ لَهُ ادْخُلِ الْجَنَّةَ بِغَیْرِ حِسَابِ
آگاه باشید که هرکس علی را دوست داشته باشد، دیوان (عملش) برای او گشوده نمی شود، و میزان (اعمال) برای او نصب نمی شود و به او گفته می شود که بدون حساب به بهشت وارد شو.
اَلَا وَ مَنْ اَحَبَّ آلَ مُحَمَّدٍ صلّی الله علیه و آله اَمِنَ مِنَ الْحِسَابِ وَ الْمِیزَانِ وَ الصِّرَاطِ
آگاه باشید که هرکس آل محمد صلّی الله علیه و آله را دوست داشته باشد، از حساب و میزان و صراط در امان خواهد بود.
اَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِ آلِ مُحَمَّدٍ صلّی الله علیه و آله صَافَحَتْهُ الْمَلَائِکَةُ وَ زَارَتْهُ اَرْوَاحُ الْاَنْبِیَاءِ وَ قَضَى اللهُ لَهُ کُلَّ حَاجَةٍ کَانَتْ لَهُ عِنْدَ اللهِ تَعَالَى
آگاه باشید که هرکس بر محبّت آل محمّد صلّی الله علیه و آله از دنیا برود، فرشتگاه با او دست می دهند و ارواح انبیاء او را زیارت می کنند و خداوند همه حاجاتی که نزدش بوده است، برآورده می سازد.
اَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ صلّی الله علیه و آله مَاتَ کَافِراً
آگاه باشید که هرکس بر دشمنی آل محمّد صلّی الله علیه و آله از دنیا برود، کافر از دنیا رفته است.
اَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ صلّی الله علیه و آله مَاتَ عَلَى الْاِیمَانِ وَ کُنْتُ اَنَا کَفِیلَهُ بِالْجَنَّةِ
آگاه باشید که هرکس بر محبّت آل محمّد صلّی الله علیه و آله از دنیا برود، بر ایمان از دنیا رفته است و من در بهشت، کفیل او خواهم بود.
اَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ صلّی الله علیه و آله جَاءَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَکْتُوبٌ بَیْنَ عَیْنَیْهِ هَذَا آیِسٌ مِنْ رَحْمَةِ اللهِ
آگاه باشید که هرکس بر دشمنی آل محمّد صلّی الله علیه و آله از دنیا برود، روز قیامت درحالی می آید که بین دو چشمانش چنین نوشته شده است: این فرد از رحمت خدا مایوس است.
اَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ صلّی الله علیه و آله لَمْ یَشَمَّ رَائِحَةَ الْجَنَّةِ
آگاه باشید که هرکس بر دشمنی آل محمّد صلّی الله علیه و اله از دنیا برود، بوی بهشت به مشام او نمی رسد.
اَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ صلّی الله علیه و آله یَخْرُجُ مِنْ قَبْرِهِ اَسْوَدَ الْوَجْه
آگاه باشید که هرکس بر دشمنی آل محمد صلّی الله علیه و آله از دنیا برود، سیاه روی از قبرش بیرون می آید.
(مائة منقبة من مناقب امیر المؤمنین و الائمة(تالیف ابن شاذان)، ص۶۴- ۶۷)
23-رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود:
اَلَا وَ مَنْ اَحَبَّ عَلِیّاً تَقَبَّلَ اللهُ مِنْهُ حَسَنَاتِهِ وَ تَجَاوَزَ عَنْ سَیِّئَاتِهِ وَ کَانَ فِی الْجَنَّةِ رَفِیقُ حَمْزَةَ سَیِّدِالشُّهَدَاءِ
آگاه باشید که هرکس علی را دوست داشته باشد، خداوند کارهای نیک او را می پذیرد و از کارهای بد او می گذرد و در بهشت، رفیق حضرت حمزه سیدالشهدا علیه السلام خواهد بود.
اَلَا وَ مَنْ اَحَبَّ عَلِیّاً اَثْبَتَ اللهُ الْحِکْمَةَ فِی قَلْبِهِ وَ اَجْرَى عَلَى لِسَانِهِ الصَّوَابَ وَ فَتَحَ اللهُ لَهُ اَبْوَابَ الرَّحْمَةِ
آگاه باشید که هرکس علی را دوست داشته باشد، خداوند، حکمت را در قبلش قرار می دهد و سخن صحیح را بر زبانش جاری می سازد و درهای رحمت را برای او می گشاید.
اَلَا وَ مَنْ اَحَبَّ عَلِیّاً سُمِّیَ اَسِیرَ اللهِ فِی الْاَرْضِ وَ بَاهَى اللهُ بِهِ مَلَائِکَتَهُ وَ حَمَلَةَ عَرْشِهِ.
آگاه باشید که هرکس علی رادوست داشته باشد، در زمین به عنوان اسیر خداوند نامیده می شود و خداوند بر فرشتگانش و حمله عرش به وی مباهات می کند.
اَلَا وَ مَنْ اَحَبَّ عَلِیّاً نَادَاهُ مَلَکٌ مِنْ تَحْتِ الْعَرْشِ: یَا عَبْدَاللهِ اسْتَاْنِفِ الْعَمَلَ فَقَدْ غَفَرَ اللهُ لَکَ الذُّنُوبَ کُلَّهَا
آگاه باشید که هرکس علی را دوست داشته باشد، فرشته از زیر عرش ندا می کند: ای بنده خدا! عمل را از نو شروع کن، زیرا خداوند همه گناهانت را بخشید.
اَلَا وَ مَنْ اَحَبَّ عَلِیّاً جَاءَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَجْهُهُ کَالْقَمَرِ لَیْلَةَ الْبَدْرِ
آگاه باشید که هرکس علی را دوست داشته باشد، روز قیامت در حالی می آید که صورتش همچون ماه شب بدر است.
اَلَا وَ مَنْ اَحَبَّ عَلِیّاً وَضَعَ اللهُ عَلَى رَاْسِهِ تَاجَ الْکَرَامَةِ وَ اَلْبَسَهُ حُلَّةَ الْعِزِّ
آگاه باشید که هرکس علی را دوست داشته باشد، خداوند تاج کرامت بر سرش نهاده و به وی لباس عزّت می پوشاند.
اَلَا وَ مَنْ اَحَبَّ عَلِیّاً مَرَّ عَلَى الصِّرَاطِ کَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ وَ لَمْ یَرَ صُعُوبَةَ الْمُرُورِ
آگاه باشید که هرکس علی را دوست داشته باشد، از پل صراط همچون برق ناگهانی عبور می کند و سختی گذر از صراط را نمی بیند
اَلَا وَ مَنْ اَحَبَّ عَلِیّاً کَتَبَ اللهُ لَهُ بَرَاءَةً مِنَ النَّارِ وَ بَرَاءَةً مِنَ النِّفَاقِ وَ جَوَازاً عَلَى الصِّرَاطِ وَ اَمَاناً مِنَ الْعَذَابِ
آگاه باشید که هرکس علی را دوست داشته باشد، خداوند دوری از آتش، دوری از نفاق، جواز عبور از صراط و امان از عذاب را برای او می نویسد.
(مائة منقبة من مناقب امیر المؤمنین و الائمة(تالیف ابن شاذان)، ص۶۴-
24-رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود:
مَنْ اَحَبَّ عَلِیّاً فَقَدْ اَحَبَّنِی وَ مَنْ اَحَبَّنِی رَضِیَ اللهُ عَنْهُ وَ مَنْ رَضِیَ اللهُ عَنْهُ کَافَاَهُ بِالْجَنَّةِ
هرکس علی را دوست داشته باشد، همانا مرا دوست داشته است و هرکس مرا دوست بدارد، خداوند از او راضی است و هرکس خدا از او راضی باشد، جزایش را بهشت قرار می دهد.
اَلَا وَ مَنْ اَحَبَّ عَلِیّاً اسْتَغْفَرَتْ لَهُ الْمَلَائِکَةُ وَ فُتِحَتْ لَهُ اَبْوَابُ الْجَنَّةِ، یَدْخُلُ مِنْ اَیِّ بَابٍ شَاءَ بِغَیْرِ حِسَابِ
آگاه باشید که هرکس علی را دوست داشته باشد، فرشتگان برای او استغفار می کنند و درهای بهشت برای او گشوده می شود و از هر دری که بخواهد بدون حساب وارد بهشت می شود.
اَلَا وَ مَنْ اَحَبَّ عَلِیّاً اَعْطَاهُ اللهُ کِتابَهُ بِیَمِینِهِ وَ حَاسَبَهُ حِساباً یَسِیراً حِسَابَ الْاَنْبِیَاءِ
آگاه باشید که هرکس علی را دوست داشته باشد، خداوند، کتاب (اعمالش) را به دست راستش می دهد و همچون انبیاء به سادگی به حساب او رسیدگی می شود.
اَلَا وَ مَنْ اَحَبَّ عَلِیّاً لَا یَخْرُجُ مِنَ الدُّنْیَا حَتَّى یَشْرَبَ مِنْ حَوْضِ الْکَوْثَرِ وَ یَاْکُلَ مِنْ شَجَرَةِ طُوبَى وَ یَرَى مَکَانَهُ مِنَ الْجَنَّةِ
آگاه باشید که هرکس علی را دوست داشته باشد، از دنیا نمی رود تا آن که از حوض کوثر بنوشد و از درخت طوبی بخورد و مکانش را در بهشت ببیند.
اَلَا وَ مَنْ اَحَبَّ عَلِیّاً هَوَّنَ اللهُ عَلَیْهِ سَکَرَاتِ الْمَوْتِ وَ جَعَلَ قَبْرَهُ رَوْضَةً مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّةِ
آگاه باشید که هرکس علی را دوست داشته باشد، خداوند، سکرات مرگ را بر او آسان می سازد و قبرش را باغی از باغ های بهشت قرار می دهد.
اَلَا وَ مَنْ اَحَبَّ عَلِیّاً اَعْطَاهُ اللهُ فِی الْجَنَّةِ بِکُلِّ عِرْقٍ فِی بَدَنِهِ حَوْرَاءَ وَ شَفَّعَهُ فِی ثَمَانِینَ مِنْ اَهْلِ بَیْتِهِ وَ لَهُ بِکُلِز شَعْرَةٍ عَلَى بَدَنِهِ مَدِینَةٌ فِی الْجَنَّةِ
آگاه باشید که هرکس علی را دوست داشته باشد، خداوند به ازای هر رگی که در بدن دارد، حورائی در بهشت به او اعطا می کند، و او می تواند از هشتاد نفر از خاندانش شفاعت کند و به ازای هر مویی که در بدن دارد، شهری در بهشت خواهد داشت.
اَلَا وَ مَنْ عَرَفَ عَلِیّاً علیه السلام وَ اَحَبَّهُ بَعَثَ اللهُ اِلَیْهِ مَلَکَ الْمَوْتِ کَمَا یَبْعَثُ اِلَى الْاَنْبِیَاءِ وَ رَفَعَ عَنْهُ اَهْوَالَ مُنْکَرٍ وَ نَکِیرٍ وَ نَوَّرَ قَبْرَهُ وَ فَسَحَهُ مَسِیرَةَ سَبْعِینَ عَاماً وَ بَیَّضَ وَجْهَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ
آگاه باشید که هرکس علی را بشناسد و او را دوست داشته باشد، خداوند فرشته مرگ را همان گونه که سوی انبیاء می فرستد، برای او می فرستد، و ترس نکیر و منکر را بر می دارد و قبرش را نورانی کرده و به اندازه مسیر هفتاد سال گشایش می دهد و او را روز قیامت روسفید می کند.
اَلَا وَ مَنْ اَحَبَّ عَلِیّاً اَظَلَّهُ اللهُ فِی ظِلِّ عَرْشِهِ مَعَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِینَ وَ آمَنَهُ مِنَ الْفَزَعِ الْاَکْبَرِ وَ اَهْوَالِ یَوْمِ الصَّاخَّةِ
آگاه باشید که کس علی را دوست داشته باشد، خداوند وی را همراه با صدّیقین و شهدا و صالحین تحت سایه عرش جای می دهد و او را از ترس بزرگِ (روز قیامت) و ترس روز فریادهای شدید ایمن می کند.
(مائة منقبة من مناقب امیر المؤمنین و الائمة(تالیف ابن شاذان)، ص۶۴- ۶۷)
25-حضرت باقر علیه السلام فرمود: علی علیه السلام پنج سال حکومت کرد و هیچ خشت پخته و خشت خامى بر هم ننهاد، و هیچ ملکى را مخصوصِ خود نفرمود، و هیچ سرخ و سپیدى به میراث باقى نگذاشت. به مردم نان گندم و گوشت مى خورانید، ولى چون به خانه خود برمى گشت نان جو و سرکه و روغن زیتون مى خورد.
الکافی، ج ۶، ص ۳۲۸ روضة الواعظین، ج ۱، ص ۱۱۷؛
26-حضرت صادق علیه السلام فرمود: امیرالمؤمنین علیه السلام از لحاظِ نوعِ غذایی که میخورد، شبیهترین مردم به رسول خدا صلّی الله علیه و آله بود. آن حضرت خودش نان و سرکه و روغن زیتون میخورد، و به مردم نان و گوشت میداد.
27-امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: خداوند مرا پیشواى خلقش قرار داد، و بر من واجب ساخت که درباره خود، خوراک و پوشاکم، مانند مردم ضعیف و مستمند، بر خود تنگ بگیرم، تا فقیر از فقر من پیروى کند، و دارایی ثروتمند سبب سرکشى و طغیان وی نشود.
الکافی، ج ۱، ص ۴۱۰٫
28-ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام، جواز عبور از پل صراط
رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله فرمودند
وقتی در روز قیامت، اولین و آخرینِ خلق جمع میشوند کسی ازپل صراط به سلامت عبور نمیکند مگر اینکه جواز ولایت علی بن ابیطالب (علیهماالسلام) را داشته باشد؛ و این همان معنای سخن خدای تعالی است که میفرماید: وَقِفُوهُمْ اِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ
آنان را نگه دارید که باید مورد سوال واقع شوند؛( سوره صافات، آیه ۲۴)
یعنی از ولایت علی بن ابیطالب از آنان سوال میشود (و اگر نداشته باشند به دوزخ سقوط خواهند کرد)
کتب عامه
فرائد السمطین (جوینی)، ج۱، ص۲۸۹؛ ینابیع المودة (قندوزی)، ج۱، ص۳۳۸
کتب شیعه
الامالی (شیخ طوسی)، ص۲۹۰؛ بحار الانوار (علامه مجلسی)، ج۳۹
29-سخن گفتن خداوند با نبی اکرم صلی الله علیه و آله با لهجه امیرالمؤمنین علیه السلام
از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله سؤال کردند در شب معراج پروردگارت با تو به چه لغتی گفتگو کرد؟ فرمودند: به لغت علی علیه السلام و با لهجه ی او صحبت کردند.
عرض کردم : پروردگارا ؛ تو با من گفتگو می کنی یا علی! فرمودند:
ای محمد ؛ من وجودی هستم که همانند سایر موجودات نیستم و با مردمان قیاس نمی شوم و مانند اشیاء دیگر توصیف نگردم ، تو را از نور خود و علی را از نور تو آفریدم ، از پنهانی های دلت و زوایای قلبت اطلاع حاصل کردم دیدم هیچ کس را بیشتر از علی ابن ابیطالب دوست نداری ، با زبان او با تو گفتگو کردم تا قلب تو آرامش پیدا کند.
کشف الغمة ج ۱ ص 106؛ طرائف ص ۱۵۵؛ بحارالانوار ج ۳۸ ص ۳۱۲ ح ۱۴ و ج ۱۸ ص ۳۸۶ ح ۹۴؛ مناقب خوارزمی ص ۷۸ ح ۶۱؛ القطره ج 1. ص ۲۷۷٫
30-روزی امیرالمومنین علی صلوات الله علیه در مسجد کوفه نشسته بودند، در همان حال، علی بن درع اسدی وارد مسجد شد.
امام به او فرمودند: دیشب قرآن می خواندی؟
عرض کرد: یا امیرالمومنین از کجا می دانید؟
ایشان فرمودند: به خدا قسم اگر بخواهی به تو می گویم چه سوره ای را می خواندی
عرض کرد: بله، دوست دارم به من بگویید
ایشان فرمودند:همانا دیشب سوره عم یتساءلون.. [نباء] را خواندی و درباره آن فکر نمودی، به خدا قسم من همان خبر بزرگ هستم. در حالی که خدای تبارک و تعالی هیچ خبری بزرگ تر از من نیاورده است و من در قرآن سیصد اسم دارم که خداوند آنها را به صراحت نیاورده است و اگر آنها را به صراحت می آورد، هنگامی که پیامبر و امیرالمومنین و اهل بیتش صلوات الله علیهم فضل خدا را به مردم می گفتند، مردم به فضل خدای تبارک و تعالی ایمان نمی آوردند.
الهدایة الکبرى ۹۲
31-قاسم بن معاویه گوید که به امام صادق علیه السلام عرض کردم:
در حدیثی که مردم (عمری ها) در معراج رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کرده اند آمده است که در شب معراج در عرش دید که نوشته شده:
لا اله الا الله محمد رسول الله ابوبکر الصدیق؟
حضرت فرمود: سبحان الله همه چیز را تغییر دادند حتی این را گفتم: آری. حضرت فرمودند: به درستی که خداوند عزوجل وقتی عرش را آفرید بر روی آن مکتوب داشت که:
لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی امیر المؤمنین
و هنگامی که آب را آفرید در مجرای آن مکتوب داشت که:
لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی امیر المؤمنین
و هنگامی که کرسی را آفرید در ستون های آن مکتوب داشت که:
لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی امیر المؤمنین
و هنگامی که لوح را آفرید در آن مکتوب داشت که:
لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی امیر المؤمنین
و هنگامی که اسرافیل را آفرید بر پیشانی او مکتوب داشت که:
لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی امیر المؤمنین
و هنگامی که جبرئیل را آفرید بر پاهای او مکتوب داشت که:
لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی امیر المؤمنین
و هنگامی که آسمان ها را آفرید در اکناف و نواحی آن مکتوب داشت که:
لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی امیر المؤمنین
و هنگامی که زمین ها را آفرید در طبقات آن نگاشت که:
لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی امیر المؤمنین
و هنگامی که کوه ها را آفرید در راس هرکدام مکتوب داشت که:
لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی امیر المؤمنین
و هنگامی که خورشید را آفرید بر آن مکتوب داشت که:
لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی امیر المؤمنین
و هنگامی که ماه را آفرید بر آن نگاشت که:
لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی امیر المؤمنین
پس هرکدام از شما که می گوید:
«لا اله الا الله، محمد رسول الله» بلافاصله بگوید:«علی امیر المؤمنین»
الاحتجاج، جلد ١، صفحه ۲۰۹-۲۱۰
32-رسول خدا صلی اللّه علیه وآله فرمود:
همانا حرمت مؤمن بالاتر از ملائکه است.
عمر گفت حتی از جبرئیل؟
پیامبر صلی اللّه علیه وآله روی کرد به امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه و فرمود شما چه می گویی ای ابوالحسن؟
امیرالمومنین صلوات الله علیه فرمود مؤمن از جبرییل و میکایبل و اسرافیل و حمله ی عرش و ملائکه ی مقرب برتر است مقامش.
رسول خدا صلی اللّه علیه وآله فرمود:برادرم و پسر عمویم درست می گوید.
وهج النبراس فی شرح زیارت العباس ۵۶
33-ابن عباس گوید
روزی عمر بن خطاب به امیرالمؤمنین علیه السلام گفت: ای اباالحسن، از این تعجب نمی کنم که به تمامی مسائل پاسخ می گویی، بلکه متعجبم که چگونه بی درنگ و بدون تفکر به آنها پاسخ می دهی؟!
حضرت علی علیه السلام در پاسخ او دست خود را باز کرده و فرمود: این چند تاست؟ عمر بلافاصله گفت: پنج تا. حضرت فرمود: چرا در نظر دادن عجله کردی؟ عمر گفت: این مساله نیاز به تفکر نداشت.
حضرت لبخندی زد و فرمود: تمام علوم در نظر من، مانند همین مساله جزیی است در نزد تو!
بحارالانوار، ج ۴۰، ص ۱۴۷
۳۴-در کتاب فصیح الخطیب باسند صحیح آورده:
که روزی امیرالمؤمنین علیه السلام بر منبر کوفه میفرمود «سلونی قبل ان تفقدونی فان العلم یفیض بین جنبی فیضا لو وجد مستفاضا» بپرسید از من پیش از آن که مرا نیابید به درستی که علم از پهلوهای من موج میزند و روان میشود اگر راهی یابد و شما از هیچ گروهی نپرسید مگر که من خبر دهم به هادی ایشان و باغی (ظالم) ایشان و سایق (راننده) و قائد (رهبر) ایشان تا روز قیامت،
ابن الکوا بپا خاست و گفت «ما ادعی مثله نبی ولا وصی» چنین ادعایی هیچ پیغمبری و هیچ وصیی نکرده! اجازه میفرمائی که چند مساله از تو بپرسم؟
فرمود: «سل تفقها ولا تسئل تعنتا» چیزی که میپرسی بر سبیل تفقه و تعلم بپرس نه بر طریق تعنت و خطاجویی.
گفت: جز چیزی نپرسم که مرا به کار آید
فرمود: بپرس. گفت: اخبرنی ب«الذاریات ذروا» از ذاریات مرا خبر ده
فرمود: آن بادها است
گفت: الحاملات وقرا
فرمود: ابر است
گفت: الجاریات یسرا
فرمود: کشتیها است
گفت: فالمقسمات امرا
فرمود: فرشتگانند
گفت: مرا از بیت المعمور خبر ده
فرمود: خانه ای است در آسمان چهارم که هر روز هفتاد هزار فرشته در آن داخل میشوند تا روز قیامت که نوبت به جماعت اول نمی رسد
گفت: مرا خبر ده از ذو القرنین که پیغمبر بود یا پادشاه؟
فرمود: نه پیغمبر بود نه پادشاه و لیکن بنده مؤمن صالح بود، حق تعالی را دوست میداشت و سبحانه او را دوست میداشت و برای رضای الهی بندگان را نصیحت میکرد
گفت: مرا خبر ده از قرنهای او که از زر بود یا از سیم؟
فرمود: نه از زر بود و نه سیم ولکن نوبت اول که به میان قوم آمد و خلق را به خدا دعوت کرد بر یک جانب سرش زخم زدند برفت، نوبت دوم که دعوت کرد بر جانب دیگرش زخم زدند و مردی که مانند او است در میان شما هست
گفت: مرا خبر ده که آیه «الم تر الی الذین بدلوا نعمة اللّه کفرا» در حق کیست؟
فرمود: «هما الافجران من قریش بنو مغیره وبنو امیه» آن دو فاجران از قریش بنی مغیره و بنی امیه میباشند
گفت: مراد از آیه «قل هل ننبئکم بالاخسرین اعمالا» چه کسی است؟
فرمود: اهل حرورا اند یعنی خوارج
گفت: مرا از مجره خبر ده
فرمود: «اسراج السماء ومنها هبط الماء المنهمر» گفت: قوس و قزح چیست؟
فرمود: قزح مگو که نام دیو است، قوس خدای گوی و آن امان است از غرق
گفت خبر ده مرا از انمحاق ماه
حضرت این آیه را قرائت فرمود: وَ جَعَلْنَا اللَّیْلَ وَ النَّهارَ آیَتَیْنِ فَمَحَوْنا آیَةَ اللَّیْلِ وَ جَعَلْنا آیَةَ النَّهارِ مُبْصِرَةً
گفت: خبر ده مرا از اصحاب رسول صلی الله علیه و آله گفت: از کدام اصحاب؟
گفت: از عبداللّه مسعود
فرمود: «قرا القرآن ثم وقف عنده» قرآن بخواند و بر آن ایستاد
گفت: مرا خبر ده از ابوذر
فرمود: «عالم شحیح علی علمه» عالم حریصی بود بر علم خود، یعنی علم را جز از اهل علم نیاموخت
گفت: خبر ده مرا از سلمان
فرمود: «ادرکه علم الاول والاخر بحر لا ینزح» او علم اول و آخر را دریافت و دریایی است که آب آن کشیده نمی شود یعنی مردم از او مستفید نمی شوند و او لقمان حکیم است و او از ما است که اهل بیتیم
گفت: مرا از حذیفه یمانی خبر ده
فرمود: «کان عرافا بالمنافقین» منافقان را نیک شناخته و مشکلات را از رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسیده و اگر از وی بپرسید او را عالم یابید
گفت: خبر ده مرا از عمار یاسر
فرمود: «خالط الاسلام لحمه ودمه وهو محرم علی النار» ایمان با گوشت و خون او آمیخته است و او حرام است بر آتش دوزخ و هر کجا که حق رفت او با حق رفت
گفت: «اخبرنی عن نفسک» مرا از خودت خبر کن؟
فرمود: قال اللّه تعالی: «ولا تزکوا انفسکم» خویشتن را نستایید لیکن به موجب «واما بنعمة ربک فحدث» بعضی از احوال خود را به تو میگویم تا هادی خود را بشناسی و تابع او شوی و از ضلالت خلاصی یافته به طریق مستقیم هدایت شوی بعد از آن فرمود: «اول داخل وآخر خارج وکنت اذا سئلت اعطیت واذا سکت ابتدیت وبین جوانحی علم» من اولین کسی هستم که پیش رسول اکرم صلی الله علیه و آله رفتم و آخرین کسی هستم که بیرون آمدم و هرچه خواستم به من داد و چون نخواستم ابتدا کردند به من بدادن و میان پهلوی من علم بسیار است.
گفت: در قرآن در حق تو چه آمده؟
فرمود: در سوره هود نمی خوانی که «افمن کان علی بینة من ربه ویتلوه شاهد منه» آن که بر بینه از خدا بود رسول اکرم صلی الله علیه و آله بود و من آن (شاهد) گواهم که از اویم.
ابن الکوا گفت: «وحقک لا اتبعت احدا بعدک» به حق، تو که دنبال کسی دیگر نروم مگر از پی تو.
المعیار الموازنه ابوجعفر اسکافی: ص۲۹۸؛ تفسیر قرطبی: ج۱۷ ص۲۹؛
اثبات ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام از قرآن و سنت ج۱ ص ۶۷۳
۳۵-روایت شده:
در روز جنگ خیبر، پس از آن که مرحب به دست مبارک امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه به دو نیم گردید و بر زمین افتاد، جبرئیل علیه السّلام در حالی که تعجب بر چهره داشت بر پیامبر صلی الله علیه و اله فرود آمد
رسول خدا صلی الله علیه و آله به او فرمودند: از چه تعجب نموده ای؟
جبرئیل عرض کرد:
همانا فرشتگان در جای هایی که در آن ساکن هستند ندا می کنند:
لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار؛ هیچ جوانمردی نیست مگر علی و هیچ شمشیری نیست، مگر ذوالفقار.ولی تعجب من بدان جهت است که آن زمان که امر شد قوم لوط را هلاک کنم، شهرهای آنان را بر پری از بال های خود قرار دادم و آن قدر آن را بالا بردم که حاملان عرض صدای خروس ها و اطفالشان می شنیدند و تا صبح به انتظار امر خدا ایستادم و آن را جابجا نکردم
اما امروز که علی علیه السلام ضربت هاشمی خود را بر مرحب فرود آورد، من مامور شدم زیادی قبضه ی شمشیر او را نگه دارم تا به زمین فرود نیاید و آن را به دو نیم نکند؛ و در این هنگام فشار زیاد شمشیر علی علیه السلام، سنگین تر از شهرهای قوم لوط بود و این در حالی بود که اسرافیل و میکاییل بازوی علی علیه السلام را در هوا به قبضه ی خویش گرفته بودند.
مدینة المعاجز، ج۱: ۱۸۳
۳۶-وَ قَالَ اَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ صلوات الله علیه فِی مَقَامَاتٍ کَثِیرَةٍ اَنَا بَابُ الْمَقَامِ وَ حُجَّةُ الْخِصَامِ وَ دَابَّةُ الْاَرْضِ صَاحِبُ الْعَصَا وَ فَاصِلُ الْقَضَاءِ وَ سَفِینَةُ النَّجَاةِ مَنْ رَکِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ وَ قَالَ ع اَنَا شَجَرَةُ النَّدَى وَ حِجَابُ الْوَرَى وَ صَاحِبُ الدُّنْیَا وَ حُجَّةُ الْاَنْبِیَاءِ وَ اللِّسَانُ الْمُبِینُ وَ الْحَبْلُ الْمَتِینُ وَ النَّبَاُ الْعَظِیمُ الَّذِی عَنْهُ تُعْرِضُونَ وَ عَنْهُ تَسْاَلُونَ وَ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ.
امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمودند:
من درخت بخشـش و پوشـش مردم، صاحب دنیا، حجت انبیاء، لسان مبین، ریسـمان استوار و نبا عظیم هستم که از آن روی بر میگردانید و از آن سوال می شوید و در آن اختلاف دارید.
مناقب آل ابی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب) ۲/۱۱۸
37-ابان از سلیم نقل می کند که گفت: از سلمان فارسی شنیدم که می گفت:
همانا علی علیه السلام دری است که خداوند آن را گشوده است. هرکس از آن داخل شود مؤمن و هرکس از آن خارج شود کافر است.
اسرار آل محمدصلی الله علیه وآله ص ۳۸۴ ح ۴
38-رمیله می گوید: عدهاى از اصحاب على- علیه السّلام- پیش آن حضرت رفتند و گفتند: وصى موسى دلایل و نشانهها و معجزاتى نشان می داد و جانشین عیسى نیز همان طور. تو نیز اگر چیزى نشان ما بدهى تا قلب ما آرامش پیدا کند، خوب است.
حضرت فرمود: «شما تحمّل دیدن آن را ندارید». ولى آنها اصرار ورزیدند!
حضرت آنها را به طرف خانه هاى مهاجرین برد و به آرامى دعا کرد. پرده طبیعت از برابر چشمان آنان کنار رفت، در یک طرف، باغهاى بهشت را دیدند و در طرف دیگر، آتش دوزخ را
عدّهاى گفتند: (این) سحر است! سحر است! عدّهاى نیز در تصدیق خود، پایدار ماندند و مانند این معجزات را انکار نکردند و گفتند: پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله فرموده است: قبر یا باغى است از باغهاى بهشت و یا دخمهاى است از دخمه هاى جهنم.
الخرائج و الجرائح ۱/۱۷۲
39-رسول خدا صلوات الله علیه و آله فرمود
روز قیامت من و علی صلوات الله علیه بر صراط می ایستیم، به دست هر یک از ما شمشیرى است که احدى از خلائق نمی گذرند مگر اینکه از ولایت علی صلوات الله علیه می پرسیم، هر کس از ولایت بهره اى داشته باشد نجات یافته و رستگار است و گر نه گردنش را میزنیم و او را در آتش می افکنیم سپس این آیه را تلاوت نمود: آنها را نگهدارید که باید بازپرسی شوند، شما را چه شده که از هم یاری نمیطلبید؟!، آری آنان در آن روز تسلیم قدرت خداوند هستند.
بحار الانوار ۲۴/۲۷۳
40-در کتاب تحفة المجالس روایت شده که روزى فاطمه بنت اسد سلام اللّه علیها مادر امیرالمؤمنین على علیه السّلام درایام طفولیت با چند نفر از دختران عرب به صحرا رفتند و بازى مى کردند که ناگاه شیرى پیدا شد و همه دختران فرار کردند، ولى فاطمه سلام اللّه علیها نتوانست فرار کند.
در این حال بود که سوارى نزدیک شده و شمشیر خود را کشیده آن شیر را دو نیم کرد،
همینکه فاطمه سلام اللّه علیها این حالت را دید، خود را به قدوم آن سواره انداخته و گردنبندى که در گردن داشت گشوده به رسم هدیه به آن سواره داد و دعاى خیر نمود و به سلامت متوجّه مکه گردید.
چون این خبر به پدر و مادر فاطمه سلام اللّه علیها رسید گریان و نالان متوجه صحرا گردیدند
و فاطمه سلام اللّه علیها را صحیح و سالم ملاقات کردند و از احوالاتش پرسیدند ، فاطمه سلام اللّه علیها کیفیت آمدن سواره را گفت ، پس ایشان به عقب سواره روان شدند که او را به مکه آورده احسانى در حق او نمایند، به جایى رسیدند که شیر را کشته دیدند و هر چه جستجو کردند از سواره اثرى نیافتند،
باز به مکه مراجعت نمودند . مدت مدیدى گذشت ، تا اینکه روزى حضرت امیر علیه السلام در ایّام طفولیت با مادر خود مزاح و شوخى مى کرد ، مادرش فاطمه علیها السلام به او گفت:
اى فرزند تو کودکى ، با من مزاح مى کنى ؟
حضرت فرمود: اى مادر مگر قصه شیر و سواره را فراموش کرده اى ؟ آن سواره که بود که تو را از چنگ شیر نجات داد و خلاص کرد؟
مادرش گفت : میان من و آن سواره نشانى هست پس حضرت دست به آستین خود کرده و گردنبند مادرش را بیرون آورد و گفت : اى مادر ملاحظه کن ببین که این همان گردنبند تو است یا نه ؟
مادرش گفت آرى . حضرت فرمود:
آن سواره من بودم که شیر را کشته و تو را نجات دادم.
۴۱-ازعبد اللَّه بن عمر نقل شده که از رسول خدا صلی اللّه علیه وآله شنیدم:
از آن حضرت پرسیده شد خدا در شب معراج با چه لغتى با تو سخن گفت و ترا مخاطب قرار داد؟
فرمودند: مرا به لغت و بیان على بن ابى طالب سلام اللّه علیه مخاطب قرار داد سپس به من الهام کرد که بگو پروردگارا تو مرا مخاطب قرار دادى یا على سپس فرمود: اى احمد من چیزى هستم ولى از همه چیزها فاصله دارم مانند چیزهاى دیگر نیستم و من بمردم قیاس نمىشوم و بموجودات تعریف نمیشوم
تو را از نورم آفریدم و على را از نور تو آفریدم او را برازهاى نهانى دل تو آگاه کردم من کسى را بسوى دل تو دوستتر از على بن ابى طالب پیدا نکردم سپس ترا با زبان على سلام اللّه علیه مخاطب قرار دادم تا دلت آرام بگیرد.
بحارالانوار :ج٣٨ص٣١٢ح١۴
ارشاد القلوب الى الصواب (للدیلمی) ۲/۲۳۳
42-امام صادق علیه السلام فرمودند:
هنگامیکه امیرالمومنین على بن ابیطالب علیه السلام از جنگ صفین برمىگشت، در ساحل فرات ایستاد و فرمودند: اى وادى! من کیستم؟
رود فرات مضطرب شد، امواج به هم خوردند و مردم نگاه مى کردند، صدایى از فرات شنیدند که میگفت: «اَشْهَدُ اَنْ لَا اِلَهَ اِلَّا اللَّهُ، وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ، وَ اَنَّ عَلِیّاً اَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ
شهادت میدهم خدایی جز خدای یگانه نیست و محمّد رسول خدا و قطعا علی امیرمؤمنان، حجت خدا بر خلق است.
بحار الانوار (ط – بیروت)، ج۳۳، ص ۴۶، باب (۱۴): باب ما ظهر من اعجازه علیه السلام فی بلاد صفین و سائر ما وقع فیها من النوادر، ح۳۹۰
43-امام صادق علیه السلام فرمودند:
وقتى که امیرالمومنین على بن ابیطالب علیه السلام از صفین برمىگشت بر ساحل فرات ایستاد و با چوب دستى خود برآب زد و فرمود: جارى شو! پس دوازده چشمه جارى شد؛ مردم نگاه میکردند.
پس با زبانى سخن گفت که مردم نفهمیدند. آنگاه مارها سرشان را از رود خانه بیرون آوردند ، و «لا اله الا الله و تکبیر» گفتند و بعد از آن گفتند:
السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ فِی اَرْضِهِ، وَ یَا عَیْنَ اللَّهِ فِی عِبَادِهِ، خَذَلَکَ قَوْمُکَ بِصِفِّینَ کَمَا خَذَلَ هَارُونَ بْنَ عِمْرَانَ قَوْمُهُ
سلام بر تو ای حجت خدا در زمین و ای چشم خدا در میان بندگانش، قوم تو در صفین تو را خوار کردند چنانچه قوم هارون بن عمران، وی را خوار نمودند.
امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه السلام به مردم فرمودند: آیا شنیدید؟ گفتند: بلى، حضرت فرمودند: این معجزه من براى شماست و شما را بر آن شاهد مىگیرم.
بحار الانوار (ط – بیروت)، ج۴۱، ص ۲۵۱، باب (۱۱۲): ما ظهر من معجزاته علیه الصلاة و السلام فی الجمادات و النباتات، ح۸
44-ابوذر غفاری رضوان الله علیه میگوید:
رسول خداصلی الله علیه وآله به من فرمود:ای ابوذر!
اگر علیعلیه السلام نبود حقّ و باطل معلوم نمیشد، مؤمن از کافر مشخص نمیشد، و اصلاً خدا عبادت نمیگردید،اگر چنین نبود ثواب و عقابی نبود.
هیچ پرده و پوششی بین او و خدا نیست، هیچ حجاب و مانعی بین او و خدای تعالی نیست، او خود واسطه و پرده بین خدا و خلق است.
تفسیر فرات الکوفی ۳۷۰
45-ابن عبّاس حدیثی نقل می کند که گفت:امیرالمؤمنین علیه السلام آبی آشامید، پس از آن پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله سجده کرد، عرض کردند: ای رسول خدا ؛ چرا در این موقع سجده کردی ؟ فرمود:
همینکه علی علیه السلام آب را آشامید خدای تبارک و تعالی ندا کرد: گوارایت باد ای ولیّ من ؛ و ای کسی که حجّت من بر مخلوقاتم هستی ؛ و امین من بر بندگانم می باشی.
الجواهر السنیة فی الاحادیث القدسیة (کلیات حدیث قدسى) ۵۳۳
کتاب القطره جلد ۱صفحه۱۸۳
46-ابن عباس میگوید:
در نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله بودیم که امیرالمومنین علیه السلام وارد شد، پس پیامبر صلی الله علیه و آله لبخندی زدند و فرمودند:
! خوش آمدی که خداوند تو را ۴۰۰۰۰ سال قبل از پدرش خلق کرده است
پس اصحاب منظور حضرت را متوجه نشدند که حضرت از خلقت نور و روح امیرالمومنین علیه السلام صحبت میکنند نه خلقت جسم و بدن حضرت
پس گفتیم: یا رسول الله، آیا پسر قبل از پدر وجود داشته است؟!
پس حضرت فرمودند: آری!
خداوند نور من و علی علیه السلام را از یک نور و ۴۰۰۰۰ سال قبل خلقت جسم آدم را بیافریند
سپس آن نور را به دو قسمت تقسیم نمود، از یک قسمتش من، و از قسمت دیگر علی علیه السلام را خلق کرد، قبل از اینکه هیچ موجودی را خلق کند
سپس خداوند اشیا را در هنگامی که در تاریکی بودند خلق فرمود، در هنگامیکه خداوند نور ما را در سمت راست عرش خویش قرار داده بود!
سپس خداوند فرشتگان را خلق فرمود، و ملائکه هنوز در لحظه اول خلقت خویش بودند که نور ما را در کنار عرش مشاهده کردند،
پس ما تسبیح خدا گفتیم، و ملائکه نیز از ما تسبیح را یاد گرفتند و تسبیح گفتند
و ما لا اله الا الله گفتیم پس ملائکه یاد گرفتند که خدایی جز الله نیست
پس هر کس که خدای را تسبیح کند، و تکبیر گوید از تعلیم من و علی علیه السلام است
و در علم خداوند در ازل چنین گذشته بود که آنها از تعلیم من و علی علیه السلام خداوند را بشناسند،
و جمیع اشیاء بوسیله ما تسبیح و تکبیر گفتند.
البرهان ۱۱۷٫ تاویل آیات الظاهره ص ۴۸۸
47-روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله به اصحابش فرمود:
کدام یک از شما تمام عمرش را روزه میدارد؟
سلمان فارسی عرض کرد: من، یا رسول الله!
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: کدام یک از شما در تمام عمر شب زنده دار است؟
سلمان: من، یا رسول الله
حضرت فرمود: کدام یک از شما هر شب قرآن را ختم میکند؟
سلمان: من، یا رسول الله
در این وقت یکی از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله خشمگین گشته و گفت:
یا رسول الله! سلمان خود یک مرد عجم (ایرانی) است و میخواهد به ما طایفه قریش فخر بفروشد. شما فرمودی کدام از شما همه عمرش را روزه میدارد. گفت من، با اینکه بیشتر روزها را غذا میخورد و فرمودی کدام از شما همه شبها بیدار است؟ گفت من در صورتی که بسیاری از شبها میخوابد و فرمودی کدام از شما هر روز یک ختم قرآن میخواند؟ گفت من، و حال آنکه بیشتر روزها ساکت است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
خاموش باش ای فلانی! تو کجا و لقمان حکیم کجا؟! از خود سلمان بپرس تا تو را آگاه سازد. در این وقت مرد روی به سلمان کرد و گفت:
ای سلمان! تو نگفتی همه روز را روزه میداری؟
سلمان: بلی! من گفتم
مرد: در صورتی که من دیدهام که بیشتر روزها تو غذا میخوری
سلمان: چنین نیست که تو گمان میکنی. من در هر ماه سه روز روزه میگیرم و خداوند متعال میفرماید: من جا بالحسنة فله عشر امثالها: هر کس کار نیکی انجام دهد ده برابر آن پاداش دارد.
علاوه ماه شعبان را تا رمضان روزه میگیرم بدین ترتیب من مثل اینکه تمام عمرم را روزه میدارم
مرد: تو نگفتی تمام عمرم را شب زنده دارم؟
سلمان: آری! من گفتم
مرد: در حالی که میدانم بسیاری از شبها را در خوابی
سلمان: چنان نیست که فکر میکنی. من از دوستم رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که میفرمود
هر کس با وضو بخوابد گویا همه شب را احیا کرده مشغول عبادت بوده است و من همیشه با وضو میخوابم
مرد: آیا تو نگفتی هر روز همه قرآن را میخوانی؟
سلمان: آری! من گفتم
مرد: در صورتی که تو در بسیاری از روزها ساکت هستی؟
سلمان: چنان نیست که تو میپنداری زیرا که من از محبوبم رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که به علی علیه السلام فرمود:
ای علی! مثل تو در میان امت من مثل سوره (قل هو الله احد) است هر کس آن را یک بار بخواند یک سوم قرآن را خوانده است و هر کس دو بار بخواند دو سوم قرآن را خوانده و هر کس سه بار بخواند همه قرآن را خوانده است.
ای علی! هر که تو را به زبانش دوست بدارد دو سوم ایمان را داراست و هر کس با زبان و دل دوست بدارد و با دستش یاریت کند ایمانش کامل است
سوگند به خدایی که مرا به حق فرستاده اگر همه اهل زمین تو را دوست میداشتند چنانچه اهل آسمان تو را دوست دارند خداوند هیچ کس را به آتش جهنم عذاب نمی کرد و من هر روز سوره
قل هو الله احد را سه بار میخوانم.
آن گاه مرد معترض از جا برخاست و لب فرو بست. مانند اینکه سنگی به دهانش زده باشند.
بحار: ج ۵۱، ص ۴-۱۰؛ بحار: ج ۲۲، ص ۳۱۷
48-رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:
ای علی! خداوند درباره تو هفت امتیاز به من عطا فرموده: تو نخستین کسی هستی که همراه من از قبر بر می خیزی، تو نخستین کسی هستی که با من بر فراز صراط می ایستی، به آتش می گویی: این را بگیر که از آن توست، آن را فرو گذار که از آن تو نیست.
تو نخستین کسی هستی که همراه من خلعت داده می شوی و زنده می گردی. تو نخستین کسی هستی که همراه من درِ بهشت را می کوبی. تو نخستین کسی هستی که همراه من در طرف راست عرش قرار می گیری. تو نخستین کسی که در اعلی علیین با من اقامت می کنی. تو نخستین کسی هستی که از آب مهر شده می خوری، که مهر آن مشک است و گروندگان باید آن بگروند.
الطوسی، محمد بن الحسن(شیخ طوسی)، همان،مصباح المجتهد، ص ۶۴۳؛ الصدوق، ابو جعفر محمد بن علی بن الحسین(شیخ صدوق)، الخصال، ج ۲، ص ۳۴۲؛ الفرات الکوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، ج۲، ص ۳۹۴. القمی، ابوالحسن علی بن ابراهیم، تفسیر قومی، ج ۲، ص ۳۳۷
49-رسول خدا صلی الله علیه و آله: در تفسیر قول خدای عزوجل سوره واقعه آیه ۱۰ و ۱۱ : السابقون السابقون اولئک المقربون: سبقت گیرندگان در انجام اوامر الهی همان مقربان درگاه الهی هستند ؛ فرمودند : جبرئیل به من خبر داده سابقون علی علیه السلام ر و شیعیانش میباشند آنها هستند که به بهشت سبقت گیرند و به جهت کرامتی که خداوند به آنها نموده مقربان درگاه الهی می باشند.
امالی شیخ مفید صفحه ۳۳۹
50-عمر به قیصر روم نامه نوشت که یا مسلمان شوید یا مهیای جنگ شوید!
قیصر در جواب عمر نوشت من به همراه این نامه چهار نماینده از چهار دین برای شما فرستادم یکی پیرو عیسی دیگری پیرو موسی ودیگری پیرو داوود و آن یک پیرو ابراهیم خلیل اگر توانستی آن نمایندگان را قانع کنی من شخصا مسلمان شده و کشورم را به شما تسلیم خواهم کرد
عمر با چهار نماینده رو برو شد هر چهارتا به اتفاق به عمر گفتند مژده دین شما را در کتب خود داریم و میدانیم که آخرین شریعت تمام کتب ما را میداند و معجزه از پیامبران ما نشان میدهد و ما اکنون منتظریم
عمر به مشاوران خود گفت من شش ماه تمام جان کندم که توانستم سوره بقره را حفظ کنم حال از کتاب اینها بخوانم؟ مشاوران به اتفاق گفتند آنها را به علی واگذار چرا که اگر نتواند انجام دهد رسوا میشود که علی توانایی انجام چهار معجزه و خواندن چهار کتاب آسمانی را ندارد
پس به این طریق آبروی علی میرود!
پس عمر به دنبال مولای ما علی (علیه السلام)فرستاد اما علی علیه السلام فرمود هرکس بامن کاری دارد خودش می آید
اینجا عمر دوباره از مولای ما خواهش کرد پس مولا فرمود هرکس مرا بخواهد اینجا می آید
پس با اجبار عمر و مشاورانش و چهار نماینده به نخلستان رفتند مولا در حال آبیاری بود پس عمر جریان نمایندگان را به مولا گفت.
مولا علی (علیه السلام) پیرو دین داوود را صدا زد او جلو آمد علی گفت زبور را باز کن صفحه فلان را پیدا کن و شروع کرد به خواندن زبور از حفظ آنهم به صوت داوود نبی پیرو داوود از هوش رفت وی را به هوش آوردند.
پس مولا بیل خود را از دسته جدا کرد و بیل را مانند خمیر در آورد و از آن زرهی بافت پس به پیرو داوود فرمود آیا قانع شدی او با احترام فراوان مرید علی شد.
پس مولا پیرو موسی را فرا خواند و به وی گفت کتاب تورات را باز کن فلان صفحه را بیاور و شروع کرد از تورات چند صفحه خواند و دسته بیل خود را بر جازمین انداخت پس چوب همچون عصای موسی به اژدها تبدیل شد که سخت به عمر غضب داشت عمر گفت ای ابا الحسن الامان پیرو موسی از هوش رفت پس مولا دست به اژدها برد و دوباره به حالت اولش برگشت و شد دسته بیل پس به پیرو موسی فرمود قانع شدی پیرو موسی فورا به مولا سجده کرد و گفت حقا که تو سرور جهانیانی
پس بفرمود آتشی فراوان ساختند حضرت به پیرو ابراهیم گفت فلان صفحه از کتاب خود را باز کن و از کتاب او چند صفحه خواند و قدم زنان وارد آتش شد عمر در پی او رفت اما دامنش آتش گرفت و فورا به عقب برگشت مولا از درون آتش صدازد که ای پیرو ابراهیم قانع شدی؟ او هم چون دیگران سر تعظیم فرود آورد پس به اتفاق وارد قبرستانی قدیمی شدند، حضرت امر کرد گوشه ای از قبرستان را کندند به اندازه زیادی گود شد پس بفرمود ای بنده خدا به اذن خدا بلند شو این علیست که تورا صدا میزند پس صدایی نیامد عمر گفت یا اباالحسن این دیگر از عهده تو خارج است نمیتوانی، پس از چندی هیکلی از زیر خاک سر برآورد و گفت لبیک یا سیدی، آن هیکل آنچنان بزرگ و وحشتناک بود که عمر از هوش رفت و خود را نجس کرد پس ازمولا پرسید ای سرور مومنان امری داشتید مولا فرمود خود را معرفی کن او گفت من در زمان نوح زندگی میکردم متاسفانه به نوح ایمان نیاوردم پس اینگونه تا بحال در عذاب گرفتار بودم من در دخمه ای عذاب میشدم شما مرا صدا زدید تا زنجیر از پای من گشودند طول کشید اما در راه شنیدم به برکت قدوم شما خدا مرا بخشیده پس مولا فرمود بجای خویش بازگرد و شکر بسیار کن پس او دوباره به زیر خاک رفت مولا به پیرو عیسی فرمود انجیل را باز کن فلان صفحه را بیاور و شروع کرد به خواندن انجیل از حفظ تمام چهار نماینده به مولا تعظیم کردند و مسلمان شدند و عمر نامه ای به نمایندگان داد که قیصر باید کشورت را تسلیم کنی پس پیکی از قیصر برگشت و گفت قیصر فرموده تو ارزش نامه نداری پس شفاهی جوابت میدهم زمانی که آن بزرگواری که آبیاری میکرد بر مسند حکومت نشست من هم کشورم را تسلیم میکنم…
بحار الانوار ج۱۰ صفحه ۶۰
51-ابن عباس میگوید:
نماز عصر را پشت سر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم خواندیم، آنگاه پس از نماز روی پای مبارک ایستادند و فرمودند: هر کس من و اهل بیت مرا دوست میدارد، با من بیاید
ما همگی پشت سر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به راه افتادیم تا به منزل فاطمه سلام الله علیها رسیدیم آنگاه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آهسته در زدند، پس علی بن ابیطالب علیه السلام آمدند در حالی که عبا به دور خود پیچیده و دست ایشان گل آلود بود
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : ای اباالحسن! آنچه را روز گذشته دیدهای برای مردم تعریف کن
علی علیه السلام عرض کرد: آری، پدر و مادرم فدای شما باد ای رسول خدا!
دیروز هنگام نماز ظهر، خواستم وضو بگیریم، اما آب در خانه نبود پس فرزندانم حسن و حسین علیهما السلام را به دنبال آب فرستادم، اما آنها دست خالی بازگشتند. ناگهان هاتفی ندا داد : ای اباالحسن! به طرف راست برو ! پس به سمت راست نگاه کردم، سطل آبی میان زمین و آسمان معلق بود، در آن آبی از برف سفیدتر و از عسل شیرینتر بود که بویی همچون عطر گل داشت با آن آب وضو ساختم و چند جرعه نیز از آن آب آشامیدم، پس قطره آبی هم بر سرم ریختم، که خنکی آن در قلبم احساس نمودم
پس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: آیا میدانی این سطل آب از کجا آمده بود؟
علی علیه السلام عرض کرد: خدا و رسولش داناتر است
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
این سطل از سطلهای بهشت و آب داخل آن از زیر درخت طوبی بود و اما آن قطره که (خنکی آن را در قلبت احساس نمودی) از زیر عرش الهی بود
پس رسول خدا او را در آغوش گرفتند و سینهی خود را به سینهی او چسبانیدند و بین دو چشم او را بوسیدند و فرمودند:
حبیب من کسی است که جبرئیل علیه السلام دیروز خادمش بوده پس قدر و منزلت او نزد خداوند بسیار عظیم است.
مدینه المعاجز، ۹۶ ح ۲۴۵
مناقب علی بن ابیطالب، ابن مغازلی ص ۹۴ و۹۵
52-در کتاب مناقب که به صعصعه بن صوحان اسناد داده است که او به نزد امیرالمؤمنین سلام اللّه علیه داخل شد در وقتی که حضرت ضربه خوردند گفت ای امیرالمؤمنین تو برتری یا آدم ابوالبشر؟
حضرت فرمودند شخصی خودش را تعریف کند قبیح است ولی خدای تعالی به آدم گفت تو و زوجه ات در بهشت ساکن شوید و هر چه خواستید بخورید ولی نزدیک این درخت نشوید که از ظالمان خواهید بود ولی اکثر چیز هارا خدا برای من مباح قرار داده ولی من ترک کردم و نزدیک نشدم
سپس گفت یا امیرالمؤمنین تو برتری یا نوح؟ حضرت فرمودند نوح قومش را نفرین کرد ولی من ظالمان حقم را نفرین نکردم, پسر نوح کافر بود ولی پسران من دو سید اهل بهشت اند
گفت تو برتری یا موسی؟
فرمودند خداوند تعالی موسی را به سوی فرعون فرستاد موسی گفت می ترسم که کشته شوم تا اینکه خدا فرمودند نترس که پیش من مرسلین نمی ترسند و گفت خدایا من یک نفر از آنها را کشته ام می ترسم مرا بکشند در حالی که وقتی رسول خدا مرا فرستاد به تبلیغ سوره برائت که در ایام حج بر قریش بخوانم در حالی که من بسیاری از بزرگان آنها را کشته بودم اما به سوی آنها رفتم و آیات را خواندم و نترسیدم
سپس گفت تو برتری یا عیسی بن مریم؟
فرمودند عیسی مادرش در بیت المقدس بود وقتی زمان ولادت او رسید شنید گوینده ای می گوید خارج شو که اینجا جای عبادت است نه ولادت در حالی مادرم فاطمه دختر اسد وقتی زمان وضع حمل او نزدیک شد در حرم دیوار کعبه شکافته شد و شنید گوینده ای می گوید داخل شو پس به وسط خانه داخل شد و من متولد شدم و برای احدی قبل و بعد من چنین فضیلتی نیست.
الانوار النعمانیة 1/27
53-جابر بن عبدالله گفت امیرالمؤمنین سلام اللّه علیه یک یار یهودی داشت که خیلی او را دوست داشت و اگر برای حضرت حاجتی بود او انجام می داد وقتی یهودی مرد امیرالمؤمنین سلام اللّه علیه شدیداً محزون شدند حضرت رسول خندان بهشت امیرالمؤمنین سلام اللّه علیه نگاه کرد فرمودند ای ابوالحسن برای یار یهودیت چه اتفاقی افتاد؟ فرمودند مرده است
حضرت فرمودند: غمگین و محزون شدی برای او فرمودند بلی ای رسول خدا
حضرت رسول صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فرمودند دوست داری او را شادمان ببینی؟
فرمودند بلی پدر و مادرم فدایت فرمودند سرت را بالا بگیر آسمان چهارم را دید در بقه ای از زبرجد سبز است که آویزان است به قدرت خدا
حضرت رسول صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فرمودند این برای کسی است که تو را دوست بدارد از یهود و نصاری و مجوس و شیعیانت با من و تو در بهشت محشور می شوند.
الاصول الستة عشر (ط – دار الحدیث) ۲۷۷
54-حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام بیشتر پیاده میجنگیدند و اگر هم سوار اسبی میشدند، چندان برای ایشان مهم نبود
به ایشان گفته شد که چرا سوار اسب نمیشود؟ پاسخ دادند: اسب یا برای تعقیب حریفی است که از میدان بگریزد یا برای این است که کسی بخواهد خود بگریزد. من نه کسی هستم که پشت به دشمن کنم و بگریزم و نه کسی هستم که اگر کسی گریخت، او را تعقیب کنم. پس اسب را برای چه میخواهم؟
ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب ۳ / ۲۹۸
55-در «ارشاد القلوب» مى نویسد
شیخ مفیدرحمه الله در یک حدیث مرفوعه ازحضرت سلمان فارسى رضوان اللَّه علیه نقل مى کند که گوید: امیر مؤمنان على علیه السلام فرمود:
یا سلمان! الویل کلّ الویل لمن لایعرفنا حقّ معرفتنا وانکر فضلنا
اى سلمان! بدبختى و تمام بدبختى بر کسى که حقّ معرفت ما را نشناسد، و منکرفضل ما باشد
اى سلمان! کدامیک افضلند؟
حضرت محمّدصلى الله علیه وآله وسلم
یا سلیمان بن داوود علیه السلام
سلمان گفت: بلکه حضرت محمّدصلى الله علیه وآله وسلم افضل است
على علیه السلام فرمود:
اى سلمان! پس چگونه آصف بن برخیا که علمى از کتاب نزد او بود توانست تخت بلقیس را در یک چشم بهم زدن از فارس به سبا بیاورد؛ ولى من چندین برابر او نتوانم انجام دهم در حالى که نزد من (علوم) هزار کتاب است
خداى متعال بر شیث بن آدم علیه السلام پنجاه صحیفه، و بر ادریس پیامبر سى صحیفه، و بر ابراهیم خلیل علیه السلام بیست صحیفه فرستاد، و (خداوند) تورات، انجیل، زبور وفرقان را فرستاد
! عرض کردم: راست مى فرمایید مولاى من
فرمود:
یا سلمان! انّ الشاکّ فی اُمورنا وعلومنا کالمستهزئ فی معرفتناوحقوقنا، وقد فرض اللَّه ولایتنا فی کتابه فی غیر موضع، وبیّن ما اوجب العمل به وهو ]غیر[ مکشوف
اى سلمان! کسى که در امور و علوم ما تردید نماید مانند کسى است که معرفت وحقوق ما را مسخره مى کند،
حقیقتاً خداوند ولایت ما را در چند مورد از قرآن واجب نموده و آنچه باید عمل شود آشکارا بیان و این مطلب را روشن کرده است.
این حدیث شریف را کراجکى رحمه الله نیز در «کنز جامع الفوائد» نقل کرده است.
ارشاد القلوب: ۳۱۴/۲،
بحار الانوار: ۲۲۱/۲۶ ح ۴۷،
تاویل الآیات: ۲۴۰/۱ ح ۲۴
القطره؛ صفحه(۴۲_۴۳)
56-رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند:
به راستی که خداوند متعال هر روز به علی ابن طالب صلوات الله علیه بر فرشتگان مقرب مباهات می کند، تا اینکه فرشتگان گویند ؛ به به! به به! یا علی گوارایت باد. و جبرئیل گفت من هم از تو و علی صلوات الله علیه هستم ای محمد صلی الله علیه و اله.
مناقب آل ابی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب) ۳/۲۶۶
57-روزی برخی از قریش در مسجدالنبی صلی الله علیه وآله هنگامی که به امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام برخوردند
با اشاره و گوشه زدن، او را مسخره کردند،
خبر به پیامبرخداصلی الله علیه وآله رسید
آنگاه حضرت رسول صلی الله علیه وآله با حالتی غضبناک از خانه بیرون آمد و فرمود:
ای مردم! چه شده است شما را،
هرگاه حضرت ابراهیم و خاندانش یاد شوند،
چهره های شما می درخشد و خوشتان آید
و هنگامی که محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله یاد می شوند،
دل های شما سخت و سنگدل و چهره هایتان عبوس و درهم کشیده می شود؟
سوگند به خدایی که جانم به دست او است
اگر یکی از شما اعمال نیک هفتاد پیامبر را انجام دهد به بهشت وارد نشود
مگر با محبت این و فرزندانش -و به امیرالمؤمنین علی علیه السلام اشاره کرد- سپس فرمود: در حقیقت برای خدا حقی است که جز خدا
و من و امیرالمؤمنین علی علیه السلام آن را نمی داند و واقعا برای من حقی است،
که جز خدا و امیرالمؤمنین علی علیه السلام آن را نمی شناسد و به راستی که برای امیرالمؤمنین علی علیه السلام حقی هست که جز خدا و من آن را نداند.
احقاق الحق و ازهاق الباطل ۵/۱۲۱
58-پیامبرگرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم:
اِنّ الملائکةَ صَلّت عَلَیَّ و علی عَلِیٍّ سَبْعَ سِنینَ قَبلَ اَنْ یُسلِمَ بَشَرٌ
هفت سال پیش از آنکه بشری مسلمان شود، فرشتگان بر من و علی صلوات و درود میفرستادند. کنزالعمال، ج ١١، ص ٦١٢ ـ مختصر تاریخ دمشق «ابنمنظور»، ج ١٧، ص ٣٠٥
59-حضرت باقر علیهالسلام از جابر و جابر از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل می کند :
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص اِنَّ جَبْرَئِیلَ ع نَزَلَ عَلَیَّ وَ قَالَ اِنَّ اللَّهَ یَاْمُرُکَ اَنْ تَقُومَ بِتَفْضِیلِ عَلِیِّ بْنِ اَبِی طَالِبٍ ع خَطِیباً عَلَى اَصْحَابِکَ لِیُبَلِّغُوا مَنْ بَعْدَهُمْ ذَلِکَ عَنْکَ وَ یَاْمُرُ جَمِیعَ الْمَلَائِکَةِ اَنْ تَسْمَعَ مَا تَذْکُرُهُ وَ اللَّهُ یُوحِی اِلَیْکَ یَا مُحَمَّدُ اَنَّ مَنْ خَالَفَکَ فِی اَمْرِهِ فَلَهُ النَّارُ وَ مَنْ اَطَاعَکَ فَلَهُ الْجَنَّه
جبرئیل بر من نازل شد و گفت: خداوند تو را مامور می نماید که به بیان فضائل علی بن ابیطالب علیهالسلام در بین اصحاب بپردازی تا آنها نیز این فضائل را بعد از تو به آیندگان منتقل نمایند و به همه فرشتگان نیز فرمان داده است تا فضائلی را که شما بیان می کنید، گوش کنند و خداوند به تو وحی می نماید که ای محمد! هرکس درباره این امر با تو مخالفت ورزد، جایگاه او در آتش است و آن کس که از تو اطاعت نماید جایگاه او بهشت خواهد بود.
امالی شیخ مفید ص۳۴۶
60-امام باقر علیهالسلام مى فرمود: (این مردم) نم را میمکند و نهر بزرگ را از دست میدهند، به او عرض شد: نهر بزرگ کدام است؟ فرمود: رسول خدا صلی اللهعلیه و آله و علمى که خدا به او داده است، خداى عز و جل سنت پیامبران را از آدم علیهالسلام تا محمد صلی الله علیه و آله براى آن حضرت گرد آورد. به او عرض شد: این سنتها چه بود؟ فرمود: علم و دانش همه پیامبران یکجا، و رسول خدا صلی الله علیه و آله آن را به على علیهالسلام منتقل کرد.
حدیث امام محمّد باقر (ع) در کتاب الکافی جلد ۱ کِتَابُ الْحُجَّة بَابُ اَنَّ الْاَئِمَّةَ ع وَرَثَةُ الْعِلْمِ یَرِثُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً الْعِلْم – (کد ۳۳۲۹۸)
61-قال الله تعالی:
وَالْفَجْرِ وَلَیالٍ عَشْرٍ وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ»؛( سوره فجر، آیات 3-1)
«به سپیدهدم سوگند و به شبهای دهگانه و به زوج و فرد»
جابر جعفی در مورد آیه شریفه میگوید:امام به من فرمود:
ای جابر! «وَالْفَجْرِ» جدّ من است
وَلَیالٍ عَشْرٍ ده امام میباشند
وَالشَّفْعِ امیرالمؤمنین علیه السلام
وَالْوَتْرِ هم اسم قائم صلوات الله علیه است
مناقب آل ابی طالب، ج ۱، ص ۲۸۱
۶۲- محمد بن علی حبلی می گوید:
امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه ی شریفه ی
یوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ زَیتونَةٍ
(( که درخشش آن از درخت مبارک زیتون است ))
فرمودند:
مقصود از « زیتون » امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام است
عرض کردم : تفسیر « یَکادُ زَیْتُها یُضیئ » ؛ روغن آن روشنی می بخشد
چیست ؟
فرمودند : نور علم حضرتشان در کره ی زمین منتشر می گردد.
سوره ی نور آیه ی ۳۵
تفسیر برهان ج ۳ ص ۱۳۴ ح ۴
القطره ج ۲ ص ۲۸۶٫
۶۳- حضرت مولا امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: به خدا قسم اگر آسمان ها و زمین را به من بدهند تا پوست دانه ای جو را به ستم از مورچه ای بگیرم هرگز چنین نخواهم کرد.
نهج البلاغه خطبه۲۲۲
۶۴-گروهی از عهد شکنان و خارج شدگان از دین به ابلیس لعنه الله گفتند: آیا حدیثی درباره امیرالمؤمنین علیه السلام نمی گویی؟
گفت:گوش کنید تا برایتان بگویم:
خدا را در میان طایفه جن دوازده هزار سال عبادت کردم و وقتی آنها به هلاکت رسیدند از تنهایی خود به خداوند شکایت کردم مرا به آسمان دنیا بردند در آنجا هم دوازده هزار سال در جمع فرشتگان خدا را پرستش کردم
و در حالی که به تسبیح و تقدیس پروردگار مشغول بودیم ناگهان نوری که تشعشع و درخشندگی آن زیاد بود از مقابل ما گذشت فرشتگان همگی برای آن نور سجده کردند و گفتند:
سبوح قدوس: پاک و منزه است خداوند، این نور فرشته ای مقرب یا پیغمبری مرسل است
ندایی آمد: این نور طینت و سرشت علی بن ابی طالب صلوات الله علیهما است.
امالی صدوق:۴۲۷ ح ۶ مجلس ۵۵
بحارالانوار:۱۶۲/۳۹ ح ۱
مدینه المعاجز: ۱۲۳/۱ ح ۷۰
علل الشرایع: ۱۴۳ ح ۹
القطره: ج ۱ ح ۱۸/۱۱.
۶۵-مفضّل بن عمر گوید
پیشواى ششم امام صادق علیه السلام به من فرمود:
خداوند متعال در فرمان روایى و ملک یکتاست. پس خود را به بندگانش شناسایى نمود، آنگاه امر خویش را بر آنان واگذار کرده و بهشت را بر آنان ارزانى نمود، خداوند هر که از جنّ و انس را بخواهد دلش را پاک نماید ولایت ما را به اوشناسایى مى کند و هر که را بخواهد دلش را فاسد کند از معرفت ما ممانعتش مى نماید
آنگاه فرمود: یا مفضّل! واللَّه، ما استوجب آدم ان یخلقه اللَّه بیده وینفخ فیه من روحه الّا بولایة علیّ علیه السلام وما کلّم اللَّه موسى تکلیماً الّا بولایة علیّ علیه السلام ولا اقام اللَّه عیسى بن مریم آیة للعالمین الّا بالخضوع لعلیّ علیه السلام
اى مفضل! سوگند به خدا حضرت آدم علیه السلام سزاوار آفرینش به دست خداوند ودمیدن روح خویش در او نشد جز به سبب ولایت على علیه السلام
خداوند با حضرت موسى سخن نگفت مگر به سبب ولایت على علیه السلام
و خداوند حضرت عیسى را آیت و نشانه براى جهانیان قرار نداد جز به واسطه فروتنى و خضوعى که نسبت به على علیه السلام داشت. سپس فرمود:
اجمل الامر، ما استاهل خلق من اللَّه النظر الیه الاّ بالعبودیّة لنا
کوتاه تر بگویم:هیچ آفریده اى شایستگى توجّه از سوى خداوند را پیدا نکرد جز به واسطه بندگى براى ما.
الاختصاص: ۲۴۴،
بحار الانوار: ۲۹۴/۲۶ ح ۵۶، نظیر این روایت را علّامه مجلسى رحمه الله در ج: ۹۶/۴۰ از سلیم نقل کرده. و گفتنى است که این روایت در ج ۵۵۰/۱ ح ۳۸۲ همین کتاب نقل شد
القطره :صفحه(۴۷_۴۸)
۶۶- امیرالمومنین صلوات الله علیه فرمود:
همانا خدا در وحدانیت خود یکتا بود و تکلم کرد کلمه ای و نور شد و مرا از آن نور آفرید و بعد کلمه خواند و روح شد و آن را در آن نور قرار داد پس من روح الله و کلمه خدا هستم و همیشه در سایه عرش خدا بودم وقتی که خورشید و ماه و آسمان و هوا و زمین و آب و شب و روز و فرشته و جن و انسی نبود و خدا در ذرّ اول هم برای خودش هم برای من عهد گرفت و همانا من برگشت می کنم بعد بازگشت و رجعت بعد رجعت دارم و منم صاحب بازگشت ها و رجعت ها و صاحب نشانه ها و دلایل و عجایب و جنگ ها و منم قرنی از آهن و همیشه جدیدم و عبد خدا و خلیفه خدا و امین خدا و نگهبان خدا و معدن راز خدا و حجاب و رحمت و صراط و میزان خدا هستم و منم حاشر به سوی خدا و منم کلمه خدا و منم چشم بینای خدا و دست قاهر او و منم قوت غالب خدا و غلبه خدا و منم راه مستقیم او و خبر بزرگ و اسم بلند خدا و مثل اعلی خدا و صاحب بهشت و جهنم،من اهل بهشت را در بهشت و اهل نار را در آتش جای دهم و آرامش بهشت با من و عذاب آتش با من است و بازگشت همه خلق به من است و بعد فنا،برگشت خلائق به من است و حساب همه خلق با من است،منم اول و آخر و منم ظاهر و باطن و من به هر چیز علیم هستم و منم شاهد و حاضر و منم غایب و منم حجت بر اهل آسمان ها و زمین و منم کسی که خدا به من بر خلائق احتجاج کرد در اول خلق شما و منم کسی که علم بلا ها و مرگ و میر ها را می دانم و فصل خطاب به دست من است و منم صاحب عصا و علامت و خاتم و من ابرها و رعد و برق را جریان می دهم و نور و ظلمت را من قرار دادم و بادها و دریاها و ستارگان و خورشید و ماه را جاری کرده ام،من عاد و ثمود و اصحاب رسّ و اهل قرن های زیادی را هلاک کردم،من جباران متکبّر را ذلیل کردم و من صاحب مدین و هلاک کننده فرعون و نجات دهنده موسی و من طوفان را به قوم نوح فرستادم و من عدد هر چیز را شمارش کرده ام و من هر چه اراده کنم انجام دهنده ام و هر چه بخواهم محکم می کنم به قدرت خدا که قوتی جز او نیست و من با این همه عبدی از بندگان خدا هستم ای مردم هر چه می خواهید از من بپرسید تا مرا از دست نداده اید و بعد حضرت از منبر پایین آمد و رفت.
المناقب (للعلوی) / الکتاب العتیق ۱۱۳؛ ابولؤلؤ در بهشت
67-شنیدم از امیرالمومنین علیه السلام که خطاب به عمر می فرمود:
تو را می بینم که به خاطر ظلم هایی که به بدترین وجه به عترت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله روا داشتی در این دنیا بواسطه ضربتی که از سوی یکی از بندگانی که تو با ظلم و جور با او حکم می رانی کشته خواهی شد و به خدا قسم که او با توفیقی که نصیبش می گردد بر خلاف میل باطنی تو وارد بهشت می گردد.
و عمر در پاسخ گفت: آیا از کهانت و پیشگوئی ابائی نداری؟
امیرالمومنین علیه السلام پاسخ دادند:
هر آنچه گفتم بر اساس دانسته ها و معلوماتم بود و نه چیز دیگر
الهدایه الکبری ص۱۶۲.
۶۸-وَ عَنْ اَبِی بَصِیرٍ، قَالَ:سَمِعْتُ اَبَا عَبْدِ اللَّهِ صلوات الله علیه یَقُولُ
لَوْ لَا عَلِیٌّ صلوات الله علیه مَا عُرِفَ دِینُ اللَّهِ
اگر حضرت علی صلوات الله علیه نبود دین خدا شناخته نمی شد
الاصول الستة عشر (ط – دار الحدیث) ۱۷۹
69– قَالَ اَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ صلوات الله علیه
و انی لقیوم علی کل قیم و محیط بکل العالمین علیم
امیرالمومنین صلوات الله علیه فرمود:
همانا من قیوم و پاینده هر قیم و (راه راست و سرپرست ) هستم؛و من احاطه به همه عالم دارم و بسیار دانا هستم.
کتاب در اسرار ذبح عظیم :ص ۵۸
۷۰- طَاهِرُ بْنُ عِیسَى، قَالَ وَجَدْتُ فِی بَعْضِ الْکُتُبِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ، عَنْ اِسْمَاعِیلَ بْنِ قُتَیْبَةَ، عَنْ اَبِی الْعَلَاءِ الْخَفَّافِ، عَنْ اَبِی جَعْفَرٍ صلوات الله علیه قَالَ، قَالَ اَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ صلوات الله علیه اَنَا وَجْهُ اللَّهِ اَنَا جَنْبُ اللَّهِ وَ اَنَا الْاَوَّلُ وَ اَنَا الْآخِرُ وَ اَنَا الظَّاهِرُ وَ اَنَا الْبَاطِنُ وَ اَنَا وَارِثُ الْاَرْضِ وَ اَنَا سَبِیلُ اللَّهِ وَ بِهِ عَزَمْتُ عَلَیْهِ
امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمود:
من وجه الله هسـتم و من جنب الله هسـتم، اول و آخر، ظـاهر و بـاطن منم و من وارث زمینم، سبیل الله منم و به او بر او سوگنـد خوردم.
رجال الکشی ۲۱۱
71-در شب معراج حضرت رسول صلی اللّه علیه وآله از جبرئیل پرسید:
این ملک کیست که ملائک بیشماری دور او حلقه زده اند و در خدمت او هستند و صورت او صورت برادرم علی صلوات الله علیه است،آیا او برادرم علی صلوات الله علیه نیست؟
جبرئیل علیه السّلام عرض کرد این علی صلوات الله علیه نیست،بلکه ملکی است که خدا به اصرار ملائکه به شکل امیرالمومنین صلوات الله علیه خلق کرد و ملائک همیشه به زیارت او می آیند
چون به بیت المعمور رسیدند در آنجا هم حضرت رسول صلی اللّه علیه وآله صورت علی صلوات الله علیه را مشاهده کرد که باز ملائک بی شماری دور او جمع شده بودند،از جبرئیل پرسید او برادرم علی صلوات الله علیه است؟
جبرئیل علیه السّلام عرض کرد:خیر،بلکه ملکی است که خدا به خواهش ملائکه به شکل علی صلوات الله علیه آفریده
رسول خدا صلی اللّه علیه وآله فرمود:ای جبرئیل مگر نمی دانی برادرم علی صلوات الله علیه مظهر عجایب است،او قدرت دارد در آن واحد،همه جا حضور داشته باشد،او فرشته نیست،خود علی بن ابی طالب صلوات الله علیه است
جبرئیل علیه السّلام قصه را فهمید،آمد پیشانی نهد مقابل امیرالمومنین صلوات الله علیه.
کتاب در اسرار ذبح عظیم:ص ۱۰۳
۷۲-سلمان فارسی گوید رسول خدا صلی اللّه علیه وآله فرمود:
من شهر علم هستم و علی صلوات الله علیه درب آن است. همان موقع خوارج شنیدند به علی صلوات الله علیه حسادت کردند،ده نفر از سران خوارج را جمع کرد و گفتند هرکدام یک سوال واحد بپرسیم و ببینیم چگونه جواب می دهد اگر جواب واحد داد،می فهمیم که علم ندارد.
یکی از آنها آمد پرسید یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
فرمود: علم بهتر است
گفت:به چه دلیل علم برتر است؟
فرمود:زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و عاد و شداد است.
آن مرد نزد یارانش آمد و خبر داد
کسی دیگر آمد گفت علم بهتر است یا ثروت؟
فرمود: علم بهتر است
گفت:به چه دلیل علم برتر است؟
فرمود:زیرا علم تو را حفظ میکند،ولی مال و ثروت را تو مجبوری که حفظ کنی
آن مرد نزد یارانش آمد و خبر داد
نفر سوم آمد پرسید علم بهتر است یا ثروت؟
فرمود: علم بهتر است
گفت:به چه دلیل علم برتر است؟
فرمود:زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است،ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار
آن مرد نزد رفقایش برگشت و جواب حضرت را گفت
نفر چهارم آمد پرسید علم بهتر است یا ثروت؟
فرمود: علم بهتر است
گفت:به چه دلیل علم برتر است؟
فرمود: زیرا اگر از مال انفاق کنی کم میشود؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده میشود
آن شخص برگشت نزد رفقایش خبر داد
نفر پنجم آمد پرسید علم بهتر است یا ثروت؟
فرمود: علم بهتر است
گفت:به چه دلیل علم برتر است؟
فرمود: زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل میدانند،ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد میکنند
آن مرد هم برگشت نزد رفقایش و جواب حضرت را اعلام کرد
نفر ششم آمد پرسید علم بهتر است یا ثروت؟
فرمود: علم بهتر است
گفت:به چه دلیل علم برتر است؟
فرمود: زیرا ممکن است مال را دزد ببرد،اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد
آن مرد هم برگشت و جواب حضرت را به رفقایش گفت.
نفر هفتم برخواست و آمد پرسید علم بهتر است یا ثروت؟
فرمود: علم بهتر است
گفت:به چه دلیل علم برتر است؟
فرمود: زیرا مال به مرور زمان کهنه میشود،اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد،پوسیده نخواهد شد
آن مرد نزد یارانش آمد و خبر داد
نفر هشتم برخواست آمد پرسید علم بهتر است یا ثروت؟
فرمود:علم بهتر است
پرسید به چه دلیل؟
فرمود:چون صاحب مال روز قیامت او را حساب و کتاب می کنند بر علیه او ولی صاحب علم روز قیامت برادران خود را شفاعت می کند
آن مرد نزد یارانش آمد و خبر داد
نفر نهم برخواست آمد پرسید : علم بهتر است یا مال؟
فرمود:بلکه علم
گفت:به چه دلیل علم برتر است؟
فرمود: زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل میکند،اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان میشود
آن مرد نزد یارانش آمد و خبر داد
و نفر دهم آمد پرسید علم بهتر است یا ثروت؟
فرمود: علم بهتر است
گفت:به چه دلیل علم برتر است؟
فرمود: زیرا ثروتمندان تکبر دارند،تا آنجا که گاه ادعای خدایی میکنند،اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضعاند
آن مرد هم برگشت و خبر داد،همه گفتند خدا و رسول او صلی اللّه علیه وآله راست گفته اند که بی شک علی صلوات الله علیه باب همه علوم است
امیرالمومنین صلوات الله علیه فرمود:اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من میپرسیدند تا زمانی که زنده بودم خسته نمی شدم و ،به هر کدام پاسخ متفاوتی میدادم.تا آخر روزگاران بخاطر فضل خدا بر ما.
کشکول بحرانی ۱/۵۶ چاپ المکتبة الحیدریة
73-ابن عبّاس نقل میکند:
حسد نورزیدم به على سلام الله علیه نسبت به سوابق و فضایلش به مانند آنچه از پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله درباره او شنیدم که فرمود: اى گروه قریش؛ چگونه خواهید بود هنگامى که کافر شوید و مرا در میان لشکرگاهى ببینید که بر صورتهاى شما مىزنم. جبرئیل نازل شد و به آن حضرت اشاره نمود و عرض کرد: اى محمّد ؛ بگو اگر خدا و على بن ابى طالب علیه السلام بخواهند. رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمود: «ان شاء اللَّه و علیّ بن ابى طالب علیه السلام» اگر خدا و على بن ابى طالب علیه السلام بخواهند.
القطره ۱/۱۹۳جلد عربی؛ القطره صفحه(۲۸۹)جلد ترجمه؛ الروضة: ۱۴۰ ح ۱۱۸، نوشته مرحوم کلینی
بحار الانوار: ۱۵۳/۸ (چاپ سنگى)
74-ابن عباس گویـد:
علی بن ابی طالب صلوات الله علیه نزد رسول خـدا صلی اللّه علیه وآله آمـد. گفتنـد: یا رسول الله،امیرالمؤمنین صلوات الله علیه آمـد.
فرمود: علی صلوات الله علیه پیش از من امیرالمؤمنین نامیـده شده است
عرض شد:پیش از شـما یا رسول الله؟
فرمود: و پیش از عیسـی و موسی
عرض کردند: پیش از عیسی و موسی؟
فرمود: و پیش از سلیمان و داوود، و همچنان ادامه دادنـد تا اینکه تمام پیامبران را بر شـمردند تا به آدم علیه السلام رسـیده، سـپس فرمود: خداوند هنگامی که گل آدم را سرشت در مقابل چشمان او مروارید درشتی را آویزان کرد و تسبیح و تقدیس خداوند را می کرد فرمود مردی را در تو ساکن می کنم که او را امیر همه مومنان قرار می دهم و وقتی که علی ابن ابی طالب را آفرید او را در آن مروارید قرار داد ،از این رو پیش از خلقت آدم، امیرالمؤمنین نامیده شد.
الروضة فی فضائل امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیهما السلام (لابن شاذان القمی) ۴۳
۷۵- اَنَسٌ عَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ اَنَّ عَلِیّاً سلام اللّه علیه رَاَى حَیَّةً تَقْصِدُهُ وَ هُوَ فِی الْمَهْدِ وَ شُدَّتْ یَدَاهُ فِی حَالِ صِغَرِهِ فَحَوَّلَ نَفْسَهُ فَاَخْرَجَ یَدَهُ وَ اَخَذَ بِیَمِینِهِ عُنُقَهَا وَ غَمَزَهَا غَمْزَةً حَتَّى اَدْخَلَ اَصَابِعَهُ فِیهَا وَ اَمْسَکَهَا حَتَّى مَاتَتْ فَلَمَّا رَاَتْ ذَلِکَ اُمُّهُ نَادَتْ وَ اسْتَغَاثَتْ فَاجْتَمَعَ الْحَشَمُ ثُمَّ قَالَتْ کَاَنَّکَ حَیْدَرَة
حضرت علی سلام اللّه علیه در گهواره بود و دستش بسته ، ناگاه ماری را دید که به سوی او در حرکت است ، از جای جنبید و دست خود را از بند درآورد و گلوی مار را با پنجه خود فشرد به حدی که پنجه اش در گلوی مار فرو رفت و همین طور او را فشرد و نگه داشت تا مرد . چون مادرش این را بدید فریاد و استغاثه کرد ، اهل خانه و همسایگان جمع شدند ، آنگاه مادرش گفت : تو به سان حیدره (شیر ژیان ) هستی.
مناقب آل ابی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب) ۲/۲۸۷
امام صادق علیه السّلام می فرماید: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: 76-
به راستی که خداوند عزوجل دانش را بر شش بخش تقسیم نموده است،
پنج بخش آن را به علی علیه السلام داده است
و در آن یک بخش دیگر هم برای او سهمی قرار داده است.
مختصر البصائر :ص۲۶۳ح۱۹۹
77-روایت شده هنگامی که جبرئیل علیه السّلام به خداوند عرض کرد:
خدایا می خواهم بدانم منبع آبهای دنیا کجاست؟خطاب رسید به کنار نهر فرات برو و از دنباله آن بالا رو تا بر تو آشکار شود . جبرئیل از آنجا بالا آمد تا به باغی رسید.خطاب رسید داخل این باغ شو تا از حقیت امر آگاه شوی.جبرئیل داخل باغ گردید و به دنبال نهر آمد تا به تختی رسید و دید که مجموعه آبها از آن تخت فرو می ریزد.عرض کرد:پروردگارا دانستم که تمام آبها از این تخت است.
سپس خطاب شد بر بالای تخت برو.جبرئیل رفت و دید شخصی خوابیده در حالی که قطیفه ای سفید و نورانی بر چهره او کشیده شده و مجموع آبها از انگشتان او جاری است.خطاب رسید مودّبانه پیش برو و قطیفه را از چهره اش کنار بزن تا او را بشناسی.جبرئیل جلو رفت و قطیفه را برداشت و دید ان بزرگوار علی بن ابیطالب سلام الله علیه است.
وسیلة المعاد :۴۳
78-در کتاب سرور المومنین و در بعضی تفاسیر ذیل آیه ی وَابْتَغُوا اِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ
از آل عصمت علیهم السلام مرویست:
روزی موسی علیه السلام در کوه طور با حضرت حق در مناجات شد.مسئلت کرد
بارلها ذکری مرا بیاموز که در بروز مشکلات و صعوبات و غموم و هموم و …تا آن را ذاکر شوم از من مرتفع شود
حق جل ذکره خطاب فرمود:
موسی علیه السّلام براه افتاد در ظلمات لیل و به شک افتاد راه را اشتباه امده {ان طرف صحراء رهسپار شو}
خطاب آمد: یابن عمران درست آمدی بیا، ادامه ی طی طریق تا انکه در آخر بیابان شیء متشعشع و متلؤلؤیی چشمش را خیره کرد.
حیران و سرگردان شد: در این قفر بیابان این چیست زمرّد است ؟ یاقوت است؟دُرّ است؟ .رسید و دید سنگی است کوچک ولی بسیار نورانی. خواست اورا از زمین بردارد دید قدرتش کافی نیست. تمام قوتش را بکار برد.دید نمیتواند. صدا زد:بارلها این سنگ کوچک و انقدر جذبه چرا نمیتوانم؟!
حق جَلَّ ذکره فرمود از خودش بپرس. موسی از سنگ پرسید چرا نمیتوانم تو را بردارم.؟
الله الذی انطق کل شیء سنگ را به سخن آورد:
ای موسی اگر میخواهی من را از زمین بلند کنی بگو یاعلی مدد
موسی عرض کرد:یا علی مدد، آن سنگ را از زمین برداشت
دوباره سنگ سخن کرد:ای موسی برو بالای آن کوه ببین چه می بینی ؟؟
موسی بالای کوه رفت دید صحراییست مملو از سنگ های نورانی همچو آن سنگ همه می گویند :یاعلی مدد یا علی مدد یاعلی مدد.
(مدد عربیست، نه فارسی اصلش یاعلی امددنی مددا بوده است. امددنی مستتر شده و مددا وقتی وقف میشود بصریین الفش را حذف می کنند میخوانند:مدد)
79-امیرالمومنین علیه السّلام در مسجد جامع کوفه بود که مردى از اهل شام در برابرش به پاخواست و پرسش هائى از آن حضرت نمود و از آن جمله این بود که عرض کرد:
یا امیر المؤمنین! مرا از رنگ هاى آسمان ها و نام هایشان خبر بده
حضرت به او فرمودند:
آسمان دنیا نامش رفیع است و از آب و دود آفریده شده است
آسمان دوم نامش قیدوم است که به رنگ مس است
آسمان سوم نامش ماروم است که به رنگ برنج است
آسمان چهارم نامش ارقلون و به رنگ نقره است
آسمان پنجم نامش هیضمون (هیفون) و به رنگ طلا است
آسمان ششم نامش عروس است و به رنگ یاقوت سبزى است
آسمان هفتم نامش عجما است و دُرّى است سفید
الخصال، ترجمه فهرى، ج ۲، ص ۳۸۵
80-بریدهٔ اسلمی گوید رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
ای علی! خداوند در هفت مورد تو را با من شاهد و ناظر قرار داد:
: ۱)شبی که به معراج " رفتم جبرئیل به من گفت: برادرت کجاست؟
گفتم: او را ورای خودم جانشین قرار دادم
جبرئیل گفت: خداوند را بخوان و در هنگام خواندن مثال تو همراه من بود
در این هنگام دسته ای از ملائکه را دیدم که به صف ایستاده اند
گفتم: ای جبرئیل ! اینان کیستند که به صف ایستاده اند؟
گفت: اینان کسانی هستند که روز قیامت به خاطر وجود تو خداوند را مباهات می کنند
پس نزدیک آنان شدم و از آنچه بوده و تا روز قیامت خواهد شد با آنان حرف زدم (در حالی که مثال تو همراهم بود.
۲)وقتی برای بار دیگر جبرئیل مرا به آسمان برد، (جبرئیل دوباره به من) گفت:
برادرت کجاست؟
و من هم گفتم: او را ورای خودم جانشین قرار دادم
جبرئیل گفت: از خدا بخواه او را برایت بیاورد
دعا کردم دیدم تو با من هستی، آن وقت پرده از هفت آسمان و هفت زمین برداشته شد
به طوری که ساکنین و ماموران آنجا را مشاهده کرد
و هر فرشته ای را در محل خودش دیدم، و هر چه من دیدم تو نیز مشاهدہ کردی.
3)هنگامی که بر اجنه مبعوث شدم، جبرئیل به من گفت:
علی علیه السلام کجاست؟
گفتم: او را ورای خودم جانشین قرار دادم
جبرئیل گفت: خداوند را بخوان، پس من خدا را خواندم در حالی که تو همراهم بودی
و من هیچ کلامی با خدا نگفتم و هیچ جوابی نشنیدم مگر این که تو آن را شنیدی.
۴)من خداوند را در مورد خواندم و هر آنچه خداوند به من عطا کرده است به تو نیز عطا کرده است مگر نبوت را و خداوند فرمود: ای محمد! این نبوت به تو اختصاصی دارد.
5)خداوند من و تو را به شب قدر اختصاص داده و غیر از من و تو کسی دیگر چنین نیست.
6)چون شب معراج به آسمانها رفتم جبرئیل به من گفت:
برادرت کجاست؟
گفتم: او را ورای خودم جانشین قرار دادم
جبرئیل گفت: خداوند را بخوان و در هنگام خواندن مثال تو همراه من بود
در این هنگام جبرئیل اذان گفت؛ و در حالی که تو همراهم بودی با همهٔ اهل آسمانها نماز خواندم.
7)ما میمانیم تا این که هیچ کسی (در روی زمین) باقی نمی ماند
و هلاکت تمام احزاب و گروه ها به دست ماست.
تفسیر قمی :ج ۲ ص ۳۳۵؛ امالی الطوسی؛ ص۶۴۱ح۲۱؛
بحارالانوار :ج ۱۸ح۴۰۶ح۱۱۳؛ بحارالانوار :ج ۲۶ح۱۱۵ح۱۶
۸۱-کعبه سیّار
گهی رحمان و گه جبّار میشد گهی غفّار و گه قهّار میشد
عبایش را که می پوشید حیدر خودش یک کعبه سیّار میشد
ابوذر از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده که حضرت فرمود:
مَثَل علی در میان شما (در میان این امت) مانند کعبه پوشیده است که نگاه به آن عبادت و حج آن (فریضه). تکلیف است
بحار الانوار – ط مؤسسةالوفاء جلد ۳۸ صفحه ۱۹۹
82-در حدیث است مردی خدمت حضرت ابوتراب آمد و خطاب نمود چرا به شما ابوتراب گویند؟
فرمودند: چون در طفولیت خاکبازی می کردم
مرد دیگری آمد عرضه داشت چرا شما را ابوتراب گویند؟
حضرت فرمودند:برای آنکه کره زمین و خاک به ید قدرت منست
شخصی حاضر بود هر دو سؤال و جواب را شنید عرض کرد سؤال هر دو یکی بود ولی چرا به هر کدام یک جواب دادید؟
حضرت فرمودند: اگر به آن شخص اول جواب دوم را می گفتم قائل به خدایی من می شد.
کتاب انیس الواعظین مجلس۴
83-جابر بن عبد اللّه گوید چون على سلام الله علیه مژده فتح خیبر براى رسول خدا صلی الله علیه و آله آورد رسول خدا به او فرمود اگر جماعاتى از امتم در باره تو نمی گفتند آنچه نصارى در باره عیسى بن مریم گفتند امروز در باره تو چیزى مىگفتم که بهر جمعى گذرى، خاک زیر پایت و فضل آب وضویت گیرند براى شفا.
الامالی( للصدوق)۹۲
84-عده اى خدمت حضرت امام حسن صلوات الله علیه رسیده تقاضا کردند معجزهاى نظیر معجزات امیر المؤمنین صلوات الله علیه به آنها بنماید، فرمود: اگر حضرت على صلوات الله علیه را ببینید میشناسید؟
گفتند: آرى، دامن پرده را بالا زد و گفت نگاه کنید، همه قسم خوردند که این امیر المؤمنین صلوات الله علیه است و گفتند شهادت میدهیم که تو پسر اوئى و اینگونه عجائب بما مىنمود.
الخرائج و الجرائح ۲/۸۱۰
85-مولا امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمودند:
اگر به مردم آیات و معجزات و کراماتم را نشان دهم همه مردم کافر می شوند!.
فضائل ابن شاذان؛ صفحه ۱۷۰
86-امام صادق علیه السلام فرمودند:
که بِدان جهت به شمشیر امام علی علیه السلام ذولفقار میگفتند که آن را بر هرکَس میزد، در دنیا از زندگی و در آخرت از بهشت محروم میشد.
مناقب آل ابیطالب؛ ج۳، ص۳۳۹
87-قَالَ اَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ سلام اللّه علیه:
اَنَا الَّذِی عَلِمْتُ عِلْمَ الْمَنایا وَالْبَلایا وَالْقَضایا وَفَصْلَ الْخِطَابِ وَالاَنْسابَ، وَاسْتُحْفِظْتُ آیاتِ النَّبِیینَ الْمُسْتَخْفِینَ الْمُسْتَحْفَظِینَ
من همانم که به همه مرگ و میرها و بلایا و قضایا و فصل الخطاب و نسبها آگاهی دارم، آیات و نشانههای پیامبران مستخفین.
مختصر البصائر ۱۳۲
88-پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله فرمودند: علی سیفُ اللّه عَلی اَعْدائِهِ : علی، شمشیر خدا است که بر روی دشمنان خدا کشیده میشود.
شیخ صدوق، الامالی
89-حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام بیشتر پیاده میجنگیدند و اگر هم سوار اسبی میشدند، چندان برای ایشان مهم نبود.
به ایشان گفته شد که چرا سوار اسب نمیشود؟ پاسخ دادند: اسب یا برای تعقیب حریفی است که از میدان بگریزد یا برای این است که کسی بخواهد خود بگریزد. من نه کسی هستم که پشت به دشمن کنم و بگریزم و نه کسی هستم که اگر کسی گریخت، او را تعقیب کنم. پس اسب را برای چه میخواهم؟
ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب ۳ / ۲۹۸
90-رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: عَلی اَشْجَعُ النّاسِ قَلْبا: علی، شجاع ترین و قویدل ترین مردم است.
ابن مغازلی، مناقب علی بن ابیطالب / ۱۴۳ (۱۸۸)
91-پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: زَیِّنُوا مَجَالِسَکُمْ بِذِکْرِ عَلِیِّ بْنِ اَبِی طَالِب: مجالس خود را با ذکر علی ابن ابیطالب علیهالسلام زینت دهید.حضرت فرمود: ذِکْرُ عَلِیٍّ عِبَادَةٌ: ذکر علی علیهالسلام عبادت است.
مستدرک الصحیحین للحاکم النیسابوری ۳/۱۰۹ -مستند احمد ۴/۳۶۸و /۴۱۹ الخصائص للنسائی ۹-۲۴ ابن المغازلی ۱۶ – المناقب للخطیب خوارزم ۹۴ – تاریخ بغداد للخطیب البغدادی ۸/۲۹۰ – کنزالعمال ۶/۳۹۰ ینابیع المودة
92-هر گاه دو صف برای جنگ مقابل هم صف میکشیدند، مردم به یکدیگر میگفتند: ملک الموت در همان صفی باید باشد که علی علیهالسلام با آن صف است و صف مقابل، خواهی و نخواهی، باید خود را برای مرگ آماده کند.
راغب اصفهانی، المحاضرات ۳ / ۱۳۸
93-امام باقر علیهالسلام مى فرمود: (این مردم) نم را میمکند و نهر بزرگ را از دست میدهند، به او عرض شد: نهر بزرگ کدام است؟ فرمود: رسول خدا صلی اللهعلیه و آله و علمى که خدا به او داده است، خداى عز و جل سنت پیامبران را از آدم علیهالسلام تا محمد صلی الله علیه و آله براى آن حضرت گرد آورد. به او عرض شد: این سنتها چه بود؟ فرمود: علم و دانش همه پیامبران یکجا، و رسول خدا صلی الله علیه و آله آن را به على علیهالسلام منتقل کرد.
الکافی جلد ۱ کِتَابُ الْحُجَّة بَابُ اَنَّ الْاَئِمَّةَ ع وَرَثَةُ الْعِلْمِ یَرِثُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً الْعِلْم
94-قَالَ اَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ سلام اللّه علیه:
اَنَا الَّذِی عَلِمْتُ عِلْمَ الْمَنایا وَالْبَلایا وَالْقَضایا وَفَصْلَ الْخِطَابِ وَالاَنْسابَ، وَاسْتُحْفِظْتُ آیاتِ النَّبِیینَ الْمُسْتَخْفِینَ الْمُسْتَحْفَظِینَ
من همانم که به همه مرگ و میرها و بلایا و قضایا و فصل الخطاب و نسبها آگاهی دارم، آیات و نشانههای پیامبران مستخفین.
مختصر البصائر ۱۳۲٫
95-مردى یهودى نزد حضرت امیرالمومنین علیه السلام آمده گفت : عددى به من بگو که بدون کسرى ۲/۱ و ۳/۱ و ۴/۱ و ۵/۱ و ۶/۱ و ۷/۱ و ۸/۱ و ۹/۱ و ۱۰/۱ داشته باشد على علیه السلام به وى فرمود: اگر بگویم مسلمان مى شوى ؟
گفت : آرى . پس به وى فرمود: اضرب ایام اسبوعک فى سنتک ؛ روزهاى هفته ات را در سالت ضرب کن که حاصل آن مطلوب توست و چون یهودى آن را صحیح یافت مسلمان شد.
شیخ بهائى در خلاصه الحساب آورده : اگر عدد ماهها در روزهاى ماه و حاصل آن در روزهاى هفته ضرب شود عددى به دست مى آید که بدون کسرى بر همه اعداد یاد شده قابل قسمت است.
و نیز اگر مخرج اعدادى را که حرف عین در آنها هست که عبارتند از ربع ، سبع ، تسع و عشر؛ یعنى چهار و هفت و نه و ده در هم ضرب شوند حاصل عددى است که بر تمام اعداد مذکور تقسیم مى شود
کشکول، شیخ بهائى، ج ۲، ص ۴۲
96-سروى در مناقب آورد: چهل زن نزد عمر رفته از او از شهوت آدمى پرسش نمودند
عمر گفت: مرد داراى یک جزء و زن داراى نه جزء است
پرسیدند، پس چگونه است که مردان از انواع زنان دائم و متعه و کنیز استفاده مى کنند ولى براى زنان جزء یک مرد جایز نیست ؟!
عمر پاسخشان را ندانست، از امیرالمؤمنین علیه السلام سوال کرد امیرالمؤمنین علیه السلام به آنان دستور داد هر کدام ظرفى پر از آب بیاورند، و آنگاه فرمود تا همه آبها را در ظرف بزرگى بریزند و سپس به هر یک فرمود: حالا هر کدامتان آبى را که ریخته اید بردارد.
گفتند: قابل تمیز نیست!
امام علیه السلام نتیجه گرفت که اگر آن قانون نبود فرق بین اولاد و نسب ممکن نبود و میراث و نسب باطل مى گشت.
مناقب ، سروى، ج ۱، ص ۴۹۲
۹۷-رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: اگر تمامی مردم بر دوستداری علی جمع می شدند خداوند آتش جهنم را خلق نمی کرد.
بحار الانوار ج ۳۹ ص ۴۲۸
98-رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید علی بهترین فرد بشر است هر که تردید به خود راه دهد کافر است.
تاریخ مدینه دمشق ج ۴۲ ص ۳۷۳
۹۹- رسول خدا صلی الله علیه و آله سرلوحه نامه اعمال مومن محبت علی بن ابی طالب است.
تاریخ بغداد ج ۴ ص ۴۱۰
100-ابوذر غفاری از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت می کند که فرمود:
مَثَل علی بین شما همچون مَثل کعبه پوشیده است.نگاه کردن بر آن عبادت و آهنگ او نمودن واجب است.
مناقب علی ابن ابی طالب ص ۱۰۷
101- رسول اکرم صلی الله علیه و آله ای علی اگر کسی خدا را به اندازه نوح عبادت کند و همسنگ کوه احد در راه خدا طلا انفاق کند و ان مقدار عمر کند که هزار بار با پای پیاده حج به جای آورد و سپس در میان صفا و مروه مظلومانه کشته شد اگر ولایت تو را نپذیرد بوی بهشت به مشامش نمی رسد و داخل بهشت نمی شود.
مناقب خوارزمی ص ۶۸
102- رسول اکرم صلی الله علیه و آله: همانا خدا از نور صورت علی بن ابی طالب فرشتگانی آفریده که (خداوند را) تسبیح گویند و تقدیس نمایند و ثواب آن را برای دوستان علی و دوستان فرزندانش ثبت و ضبط کنند.
مقتل الحسین ج ۱ ص ۹۷
103- رسول اکرم صلی الله علیه و آله: سه فضیلت به من داده شد که علی نیز در آنها شریک است، و سه امتیاز به علی داده شد که به من داده نشده است.
لوای حمد برای من است و علی حامل آن، کوثر مال من است و علی ساقی آن؛وبهشت و آتش به دست من است و علی تقسیم کننده آن.اما آن سه ویژگی که تنها به علی داده شده و من سهمی از آن ندارم این است که به او پدر زنی داده شده که نظیرش به من داده نشده است، فاطمه همسر اوست و مانند آن به من داده نشده است و به او دو پسر داده شده که مانندشان به من داده نشده است.
بحار النوار ج ۳۹ ص ۹۰
104- رسول اکرم صلی الله علیه و آله: دروغ گفته است هر کس گمان می کند مرا دوست دارد در حالی که با این (علی ) دشمن است
تاریخ مدینه دمشق ج ۴۲ ص ۲۶۸
105-رسول اکرم صلی الله علیه و آله: ضربت علی در روز خندق برتر است از تمام عبادتهای جن و انس تا روز قیامت.
ینابیع الموده ج ۱ ص ۲۸۲
106-رسول اکرم صلی الله علیه و آله: بزودی بعد از من فتنه ای پدید می آید هنگامی که واقع شد ملازم علی ابن ابی طالب باشید و از او جدا نشوید زیرا او نخستین کسی است که با من دیدار می کند و نخستین کسی است که با من مصاحفه می کند در روز قیامت، او در آسمان بالا نیز همراه من است و او جدا کننده حق از باطل است.
تاریخ مدینه دمشق ج ۴۲ ص ۴۵۰
107- رسول اکرم صلی الله علیه و آله: یاعلی!تو و شیعیانت در بهشت هستید نخستین کسی که زمین برایش شکافته می شود حضرت محمد و سپس شما هستید اولین کسی که مورد تکریم قرار می گیرد حضرت محمد و سپس شما هستید نخستین کسی که خلعت داده می شود حضرت محمد و سپس شما هستید.
مناقب خوارزمی ص ۱۱۳
109-حدیث قدسی: ای محمد علی ابن ابی طالب را امیر المؤمنین بخوان . قبل از او این نام را به کسی نگذارده و بعد از او به کسی نامگذاری نخواهم نمود.
جواهر السنیه ص ۲۰۴
۱۱۰- به برکت عدد نام مولا امیرالمؤمنین علیه السلام برخی از فضائل دیگرامیرمؤمنان علیه السلام در یک نگاه:
یکی از فضائل امام علی علیه السلام امامت و جانشینی پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله است. پیامبر صلی الله علیه و آله در پایان مراسم حج در سال دهم هجرت در حالى که حدود هفتاد هزار تا صد وبیست هزار حضرت را همراهی میکردند، در غدیر خُم با فرمان وحى فرمان توقف صادر کرد و در آن شرائط، همگان دانستند که فرمان بزرگى از جانب خدا رسیده است، فرمان: یا اَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَیک مِنْ رَبِّک وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رَسالَتَهُ وَاللّهُ یعْصِمُک مِنَ النّاسِ، آری پیامبر باید جانشین خود را معرفى نماید، چه امر عظیم و خطیری، جانشینى شخصى که بیش از سى وسه سال از عمر او نگذشته بر گروهى که از نظر سن وسال از او به مراتب بالاترند، خون بسیارى از بستگان همین افراد در صحنههاى نبرد به دست وی ریخته شده است، پسر عمو وداماد پیامبر است وتعیین چنین فردى براى خلافت در نظر افراد کوته بین به یک نوع تعصب فامیلى حمل مىشود، ولى به رغم همهی آنها ارادهی حکیمانهی خداوند بر این تعلق گرفته است که رسالت جهانى پیامبر صلی الله علیه و آله با تعیین او به عنوان رهبر و راهنما تکمیل شود، حضرت پس از نماز ظهر بر منبر بلندى که از جهاز شتران ترتیب یافته بود قرار گرفت وبا صداى بلند خطبه خواند و سپس دست حضرت على را گرفت، بالا برد و سه مرتبه فرمود: هر کس که من مولا ورهبر او هستم، على هم مولا ورهبر اوستآنگاه فرشته وحى بشارت داد: اَلْیومَ اَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَاَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتی وَ رَضِیتُ لَکمُ الاسلامَ دیناً.