
به گزارش پیام خبر، از اراک، مریم آجرلی در یادداشتی با عنوان روایت قلم زدن ها عجیب است نوشت: دوستم یک معلم است، کلکسیونی از گنجینه انواع خودکارها دارد، عشق او تک تک خودکارهایی است که زندگی او با آنها گره خورده است و قدر آن ها را به خوبی می داند. این خودکارها تنها ابزارهای نوشتن نیستند، بلکه امتداد انگشتان او هستند، واسطهای برای انتقال دانش و اندیشه به ذهنهای مشتاق.
معلم، نه تنها مروج اندیشه، بلکه خالق آن نیز هست. او با قلم خود، بذرهای تفکر و خرد را در دل جامعه میکارد و با عشق و صبوری آنها را آبیاری میکند تا به درختانی پربار بدل شوند.
معلمی، حرفهای است که فراتر از یک شغل ساده، تجلی عشق و از خودگذشتگی است.
اما داستان قلم، تنها به معلم ختم نمیشود. هر کس که قلم به دست میگیرد، به نوعی جان میبخشد. قلمها همچون رودی پرخروش، از سرچشمه وجود آدمی جاری شده و بر پهنه کاغذها، طرحی نو میاندازند.
طبیب با قلمش، نسخههای شفا بخش مینویسد و دردهای جسم و جان را التیام میبخشد.
قاضی با دقت و عدالت، خط به خط قلم را مینگارد و تقدیرها را رقم میزند. وکیل، با قلم خود، از حقوق افراد جامعه دفاع میکند و صدایی برای بی صدایان میشود.
هر کس قلم به دست است برتن بی روح کاغذ جان تازه ای می بخشد.
من، خبرنگار، نه تنها باید با قلمم به اندیشه ورزی بپردازم و حقایق را جستجو کنم، بلکه باید با قلمم فریاد مردمم باشم. باید از دردها، رنجها، امیدها و آرزوهایشان بنویسم و حقوقی را که پایمال شده است، بر تن کاغذ بیجان قلم بزنم. قلم من، ابزاری است برای آگاه کردن و روشنگری، و تلاشی است برای ساختن جامعهای بهتر و عادلانهتر.
آری، به راستی که باید به قلم سوگند خورد، به این معجزه کوچک اما پرقدرت. «ن والقلم وما یسطرون»؛ «نون، سوگند به قلم و به آنچه مینویسند». این سوگند، نشان از اهمیت و تقدس کلمات و نوشتهها دارد. نشان میدهد که هر آنچه با قلم نوشته میشود، اثری ماندگار بر جای میگذارد و مسئولیت سنگینی بر دوش نویسنده است.
آری، روایت قلم زدن ها خیلی عجیب است.
- برچسب
- روز قلم
- استان مرکزی
- خبرنگاران