در کوپاآمهریکای امسال چه گذشت؟
برزیل درخشان، آرژانتین امیدوار
به گزارش پیام خبر، گابریله مارکوتی کوپا آمهریکا ۲۰۱۹ به پایان رسید و برزیل میزبان قهرمان شد اما در این جام چه گذشت؟ کوپاآمهریکا قدیمیترین تورنمنت فوتبالی دنیا است. تاریخچه این مسابقات به سال ۱۹۱۶ برمیگردد و به این ترتیب این مسابقات نه تنها از جام جهانی قدیمیتر است که حتی در زمانی برگزار شده که کونمبول، کنفدراسیون فوتبال آمریکای جنوبی وجود نداشته است. هم این موضوع و هم اینکه در این مسابقات برزیل، آرژانتین، اروگوئه و دیگر تیمهای قدیمی فوتبال حضور دارند، نشان میدهد این مسابقات باید پیشرو باشد، نه دنبالهرو. یا اینکه دست کم این مسابقات اهمیت خود را داشته باشد، مانند مسابقات تنیس ویمبلدون. از سویی، تیمهای آمریکای جنوبی همدیگر را بهخوبی میشناسند و همین باعث میشود چندان ملاحظه هم را نکنند. آنها مانند برادرانی هستند که رابطه خوبی با هم ندارند. به همین دلیل است که میبینید بازیهای این مسابقات بسیار فیزیکی و محکم است. ما به دیدارهای کمبرخورد لیگ برتر و لیگ قهرمانان عادت کردهایم و به این ترتیب کوپا ما را به یاد قدیم میاندازد، انگار که بازیکنانی که در اروپا دیدهایم سوار بر ماشین زمان شده باشند و به عقب برگشته باشند. اگر کوپاآمهریکا امسال تنها همین را داشت، یعنی بازیکنان بسیار پرانگیزه، رقابتهای قدیمی بین کشورها و حضور برخی از بهترین بازیکنان دنیا، عالی بود اما متاسفانه این مسابقات مشکلاتی داشت که قابل اجتناب بود و کونمبول میتوانست در آنها بهتر عمل کند. ورزشگاهها عالی بودند (و ورزشگاه محبوب من آرهنا دوگرمیو در پورتو آلگره است) که البته طبیعی است چون تنها پنج سال از مخارج گسترده برای ساخت ورزشگاهها برای جام جهانی ۲۰۱۴ میگذرد اما قیمت بلیتها به شکلی ضعیف تعیین شده بود. ارزانترین بلیت قیمتی بیش از دو برابر یک بازی در لیگ داشت و میانگین قیمت بلیت برای چند بازی از ۱۰۰ دلار هم فراتر میرفت. به همین دلیل بود که در بازی اول برزیل، بیش از ۲۰هزار صندلی خالی بود و در بازی پرو و ونزوئلا در پورتو آلگره، تنها ۱۱هزار نفر به ورزشگاه رفتند. البته مشخص است؛ این مسابقات منبع درآمد اصلی کونمبول است اما هر کسی که با قیمتگذاری آشنا باشد، میداند که مهمتر از هر چیزی این است که ورزشگاهها پر شوند. ورزشگاههای مملو از جمعیت در تلویزیون زیبا به نظر میآیند، باعث درآمد بیشتر از طریق هزینه پارکینگ و موارد دیگر میشوند و طرفداران را خوشحال میکنند و آنها را درگیر بازیها میسازند. همچنین با ریاضیات ساده میتوان محاسبه کرد که فروش ۶۰هزار بلیت با قیمت ۲۰ دلار بهتر از فروش ۱۰هزار بلیت با قیمت ۱۰۰ دلار است. چمن ورزشگاهها هم میتوانست بهتر باشد. در حال حاضر در برزیل زمستان است، یعنی بهترین فصل سال برای بازی فوتبال. زمانی که بازیکنانی بسیار تکنیکی در این مسابقات حضور دارند، چرا آنها را در شرایطی قرار ندهیم که بهترین عملکرد را داشته باشند؟ در نهایت مساله VAR پیش میآید؛ یا در واقع مساله نبود VAR و اینکه کونمبول چه واکنشی به نبود آن نشان داد. پس از بازی برزیل و آرژانتین که در آن خبری از VAR نبود، سکوتی مرگبار و بیدلیل از سوی مسوولان برگزاری رقابتها حاکم شد. کونمبول در این زمینه باید بهتر عمل میکرد. برای آن دسته از طرفدارانی که نوع خاصی از فوتبال را میپسندند، برند کوپاآمهریکا فوقالعاده قوی است و بازیگران نقش اول آن بسیار مهم هستند و نباید تخریب شوند. شاید همین باعث سهلانگاری شده باشد. این حس دست میدهد که مسوولان برگزاری مسابقات فرصت مهمی را از دست دادند. این تورنمنت قرار است از سال بعد در سالهای زوج برگزار شود و به این ترتیب ممکن است زیر سایه یورو قرار گیرد و درباره مشکلات آن کمتر صحبت شود. کار استادانه تیته تیته و برزیل کاری که از آنها انتظار میرفت را انجام دادند. آنها در خانه خود کوپاآمهریکا را فتح کردند، همانطور که در تمام دفعاتی که این مسابقات در خانهشان برگزار شده بود این کار را کرده بودند. زمانی که همه انتظار قهرمانی دارند و شما هم قهرمان میشوید، تنها حالتی که شما را تشویق میکند این است که به شکلی زیبا بازی کنید و پیشرفت خود را نشان دهید. برزیل بیتردید پیشرفت کرده (آنها پنج سال پیش در خانه خود هفت بر یک مقابل آلمان شکست خوردند) و اینکه بدون نیمار قهرمان شدند هم باعث میشود ستایش بیشتری از آنها شود. اما چیزی که بیش از همه جالب است، این است که برزیل بیش از هر تیم ملی دیگری شبیه یک تیم باشگاهی است. بازیکنان سازماندهی تاکتیکی و هماهنگی فوقالعادهای دارند که در فوتبال ملی کمتر به چشم میآید. البته اینکه سه نفر از چهار مدافع برزیل (دنی آلوز، مارکینیوش و تیاگو سیلوا) در پاریسنژرمن همبازی بودهاند هم بیتاثیر نبوده است. از سوی دیگر، آنها مهاجمانی باهوش دارند که سرعت یادگیری بالایی دارند (روبرتو فیرمینو و گابریل ژسوس که این را نشان داده بودند و اورتون هم بهخوبی در تیم جا افتاد). خط میانی آنها هنوز جای کار دارد و فیلیپه کوتینیو با آنکه آن بازیکن ضعیف بارسلونا نبود اما آنقدر هم خوب نبود که همه چیز به دست او سپرده شود. همچنین مساله استعداد هم هست. برخی از بازیکنان با استعداد ذاتی برزیل یا پا به سن گذاشتهاند (دنی آلوز، تیاگو سیلوا) یا غایب بودند (نیمار) یا اینکه دچار افت هستند (کوتینیو). برخی دیگر مانند آرتور، الکس ساندرو و روبرتو فیرمینو در کارشان عالی هستند اما باید نقشهای خاص خود را داشته باشند تا بدرخشند. البته آلیسون که بهترین دروازهبان حال حاضر دنیا است و مارکینیوش، مدافعی که سالهاست عالی است ولی از او تعریف نمیشود، استثنا هستند. همچنین اورتون و گابریل ژسوس را هم باید نام برد که میتوانند یک سطح دیگر هم بهتر شوند. در هر حال، این تیم برزیل نسبت به تیمهای دیگر برزیل منابع کمتری در اختیار داشت و همین نشان میدهد چرا تیته مجبور بود تا این حد روی همبستگی تاکتیکی تیمش کار کند. نشانههای حیات برای آرژانتین؟ آرژانتین لیونل مسی را دارد اما مشکلات فراوانی هم دارد، از مسائل مربوط به اتحادیه فوتبال این کشور تا کمبود شدید بازیکن در برخی پستها. در سه سالی که فرصت تا جام جهانی هست، اتفاقات زیادی میتواند روی دهد و مشخص است اگر آنها میخواهند مدعی قهرمانی جام جهانی قطر باشند، باید کارهای بسیاری انجام دهند اما آرژانتین در هر حال نکات مثبتی را هم نشان داد. خوان فویت که در پست مدافع راست بازی کرد، نشان داد که میتواند آینده خوبی داشته باشد. لوتارو مارتینس هم بازیکنی سرزنده بود که شخصیت بالایی از خود نشان داد. این دو نفر آینده تیم را میسازند اما نیاز به کمک سایر بازیکنان دارند. گارکا، ستاره تورنمنت این مربی موبلند با چهرهای پر از چین و چروک و نگاهی عمیق، پیش از مسابقات هم قهرمان مردم پرو بود و با نایبقهرمانی در این مسابقات و همچنین پیروزی سه بر صفر مقابل شیلی جایگاهش را در میان مردم مستحکمتر کرد. او با پرو دست به شگفتیسازی زده است. مردم پرو فوقالعاده فوتبال را دوست دارند اما تیم ملی این کشور بازیکنان خوب چندانی در اختیار ندارد. سبک بازی تیم گارکا هم باعث شده که او محبوبیت بیشتری پیدا کند. از او پس از فینال سوال شد که آیا میخواهد کونمبول بهتر از این شود و او گفت: «البته که میخواهم. البته که میخواهم پرو هم پیشرفت کند اما من فکر میکنم که ما باید این را هم در نظر بگیریم که اهل کجا هستیم و چه بزرگانی پیش از ما بودهاند. ما نیازی نداریم از اروپا یا سایر قارهها برای پیشرفت الگو بگیریم. ما میدانیم که چه افرادی هستیم و باید روی سبک خود و فرهنگ خود کار کنیم.» حرفهای جالب تابارس اما بزرگترین قهرمان آمریکای جنوبی اسکار واشینگتن تابارس، مربی اروگوئه است. «ال مائسترو» پس از شکست تیمش مقابل پرو حرفهای بیرحمانه و البته جالبی زد. سه گل تیمش در این مسابقه مردود اعلام شد و پرو در نهایت در ضربات پنالتی پیروز شد. او گفت: «آنها بازی را کند کردند، بازیکنانشان را پشت توپ قرار دادند و در نیمه دوم به دنبال کشیدن کار به ضربات پنالتی بودند. آنها تنها همین را میخواستند. آیا من مشکلی با این قضیه دارم؟ نه. اگر ما هم جای آنها بودیم دقیقا همین کار را میکردیم و البته راستش را بگویم، ما این کار را بارها انجام دادهایم!» هنوز هم مربیان بسیاری میتوانند درسهای بسیاری از او بیاموزند. ماجرای ژاپن و قطر دو کشور دعوتشده به کوپاآمهریکا از آسیا توانستند بهخوبی در این مسابقات جا بیفتند. ژاپن تیمی جوان و آزمایشی را به مسابقات فرستاد که کاری منطقی هم هست، چرا که سه سال تا جام جهانی باقی مانده است. آنها در بازی نخست برابر شیلی اصلا خوب نبودند و چهار بر صفر باختند اما بعد از آن توانستند عملکرد قابل قبولی داشته باشند و دو مساوی برابر اروگوئه و اکوادور بگیرند. با در نظر گرفتن اینکه آنها بازیکنانی مانند هیروکی ساکای، یوتو ناگاتومو، شینجی کاگاوا و بسیاری دیگر را به این مسابقات نیاوردند، این تورنمنت برایشان نتیجه خوبی داشت. برای قطر، دیگر تیم آسیایی هم همین شرایط حاکم بود، هرچند که گروه آنها سختتر هم بود. آنها مقابل پاراگوئه دو بر صفر عقب افتادند اما در نهایت بازی را مساوی کردند (و حتی میتوانستند گل پیروزی را هم بزنند) و سپس مقابل کلمبیا با گلی بسیار دیرهنگام شکست خوردند. آنها برابر آرژانتین گلی زودهنگام دریافت کردند اما بارها به زدن گل تساوی نزدیک شدند، هرچند که در نهایت گل دوم را هم خوردند. به نظر میرسد اوضاع فوتبال در دنیا دارد تغییر میکند.